Quantcast
Channel:
Viewing all 408 articles
Browse latest View live

دانلود ویدئو اجرای "دوئیلین" تیم مردان ایران در ووشو جهانی ترکیه

$
0
0

دانلود ویدئو اجرای فرم "دوئیلین تالو" توسط تیم ایران در مسابقات ووشو قهرمانی جهانی در ترکیه

تیم دوئیلین تالوی مردان ایران متشکل از "محسن احمدی"، "ابراهیم فتحی" و "نوید مکوندی"که  اجرایی زیبا و دقیقی داشتند با بی عدالتی و با امتیاز 9/62 و کسب مدال نقره در جایگاه دوم ایستادند.

 دانلود با فرمت (wmv) و حجم 13 مگابایت_Download 11th wwc_Duilian men Iran_Silver Medal

دانلود با فرمت (mp4) و حجم 2 مگابایت_Download 11th wwc_Duilian men Iran_Silver Medal

مطالب مرتبط:

دانلود ویدئو اجرای فرم"احسان پیغمبری"در ووشو جهانی ترکیه

دانلود ویدئو مبارزه ساندا "حمیدرضا قلی پور" در ووشو جهانی ترکیه

دانلود ویدئو مبارزه ساندا "سجاد عباسی" در ووشو جهانی ترکیه

دانلود ویدئو مبارزه ساندا"محسن محمدسیفی"در ووشو جهانی ترکیه

جام جهانی ووشو در ترکیه 2011_تیم ایران نایب قهرمان جهان شد

دانلود ویدئو مبارزه حسین اوجاقی در قهرمانی جهان 2009 کانادا

دانلود ویدئو های ووشو 

دانلود کلیپ های ورزشی

 ووشو 


سلامتی اون همسر جانباز موجی‌

مورچه‌های رنگا‌رنگ

$
0
0


هلن صدیق :بنای رنگ مورچه‌ها حاصل رنگ مواد غذایی است که می‌خورند.

مورچه ها ممکن است از آنچه می‌خورند، آگاهی نداشته باشند، ولی اندام‌های ظاهری شفاف آنها منعکس کننده مواد غذایی که آنها خورده یا نوشیده‌اند، است.

برخی از مورچه‌ها با نوشیدن یا خوردن مواد غذایی متشکل از رنگهای مختلف، تغییر رنگ داده و رنگی‌می‌شوند. بسیار جالب است. نه؟

این نکته را همسر "محمد بابو" دانشمند زیست شناس و عکاس علمی، اهل هند متوجه شده است. محمد می‌گوید؛ ایده عکاسی از مورچه‌های بواسطه گفته‌های همسرم از آنچه که دیده بود، به ذهن من خطور کرد.

همسرم گفت؛ محمد این مورچه‌های سفید رو نگاه کن. این مورچه‌ها با خوردن قطرات شیری که روی کف آشپزخانه ریخته بود، تغییر رنگ داده، سفید شده‌اند. جالب نیست؟!!

من گفتم؛ بله!! بسیار جالب است... و تصمیم گرفتم برای عکاسی و اثبات این پدیده طبیعی زیبا آزمایش‌هایی انجام دهم.

این محقق برای اینکه بتواند، فرایند طبیعی را آزمایش و اثبات کند، قطرات رنگی را بر روی سطحی پارافینی چکاند تا شکل اصلی قطرات حفظ شود.

قطراتی که ترکیبی از آب و قند، رنگهای خوراکی آبی، سبز، زرد و قرمز بودند. نظم و ترتیب مورچه‌ها برای خوردن و نوشیدن این قطرات رنگارنگ بی‌نظیر و باور نکردنی است.



مطالب مرتبط:

خواندنیهای جالب 

عکس 

10 انیمیشن برتر جهان معرفی شدند

$
0
0

مؤسسه فیلم آمریکا(AFI) فهرست 10 فیلم انیمیشن برتر جهان را اعلام کرد.

به گزارش سرویس بین الملل باشگاه خبرنگاران به نقل از خبرگزاری شین هوا:

 
1-  "سفید برفی و هفت کوتوله" یکی از نخستین انیمیشن های آمریکایی است که به کارگردانی "دیوید هند" در سال 1937به نمایش درآمد.

 

این انیمیشن یکی از زیباترین آثار استودیوی والت دیزنی است که "آدریانا کاسلوتی" در‌ نقش اصلی سفیدبرفی گویندگی کرده است.

 

2-  "پینوکیو" پویانمایی آمریکایی محصول سال 1940 و از دیگر محصولات ماندگار استودیوی والت دیزنی است.

این فیلم براساس کتاب ماجراهای پینوکیو نوشته "کارلو کلودی" ساخته شد و دومین پویانمایی کلاسیک والت دیزنی پس از موفقیت سفید برفی است ترانه های این پویانمایی جایزه اسکار بهترین ترانه متن را دریافت کرد.

3-  "بامبی" یک انیمیشن آمریکایی است که در سال 1942به تهیه کنندگی والت دیزنی و برپایه کتاب "بامبی: یک زندگی در جنگل" نوشته "فیلیکس سالتن" ساخته شد. "بامبی" پنجمین پویانمایی درسری کارهای کلاسیک دیزنی محسوب می شود.

 

4-  "شیرشاه" انیمیشن محصول سال 1994والت دیزنی است موسیقی این اثر توسط آهنگساز معروف "التون جان" ساخته و شعر آن توسط "تیم رایس" سروده شده است.

این فیلم جایزه اسکار بهترین موسیقی متن را دریافت کرده است. نسخه سه بعدی آن هم اکنون درحال اکران است.

 

5-  "فانتازیا" سومین انیمیشن والت دیزنی درسال 1940 است که "لئوپولد استوکوفسکی" در آن گویندگی کرده است.

 

6- "داستان اسباب بازی" اولین انیمیشن بلند کامپیوتری استودیوی والت دیزنی است که در سال 1995ساخته شد. به دنبال استقبال از این انیمیشن قسمت های دوم و سوم آن درسالهای 1999 و 2010 ساخته شد.

قسمت سوم این انیمیشن زیبا اسکار بهترین انیمیشن را دریافت کرده است.


7-  "دیو و دلبر" یکی دیگر از انیمیشن های آمریکایی والت دیزنی است که در سال 1991بر اساس کتاب "ژنی ماری" ساخته شد. این انیمیشن چند جایزه اسکار را دریافت کرد.

 

8-  "شرک" انیمیشن آمریکایی کمپانی دریم ورکس است که براساس ایده ای از "ویلیام استیگ" در سال 2001 ساخته شده و اسکار بهترین انیمیشن سال 2001 را بدست آورد.

"مایک میرز" و "ادی مورفی" در نقش های اصلی شرک و الاغ گویندگی کرده اند.

 

9-  "سیندرلا" از انیمیشن های های والت دیزنی و محصول 1950 آمریکا است.

 

این فیلم برگرفته از اثر "شارل پرو" ساخته شده و موفق به دریافت اسکار بهترین انیمیشن و نخستین جایزه خرس طلایی جشنواره برلین و جایزه بزرگ برنز پلیت شده است.

 

10-  "در جستجوی نمو" انیمیشن کامپیوتری استودیوی پیکسار دیزنی است که جایزه اسکار سال 2003 را به خود اختصاص داده است.

مطالب مرتبط:

خواندنیهای جالب 

فیلم و سینما 

 

تبریک فیفا به علی کریمی؛ جادوگر فوتبال ایران ۳۳ ساله شد

$
0
0

سایت فیفا در گزارشی به مهم ترین تولدهای فوتبالی هفته جاری پرداخته است و شاخص ترین بازیکن متولد ۸ نوامبر نیز کسی نیست جز علی کریمی.

 

در گزارش سایت فیفا به بهانه سی و سومین سالروز تولد کاپیتان پرسپولیس آمده است: کریمی یکی از بااستعداد ترین بازیکنان فوتبال آسیاست که در جام ملت های ۲۰۰۰ لبنان و در اوج جوانی توانایی های شگفت انگیزش را به رخ فوتبال آسیا کشید.

کریمی چهار سال بعد ستاره تیم ملی ایران در جام ملت های ۲۰۰۴ در کشور چین بود که به کسب عنوان سومی این مسابقات منجر شد.او در این مسابقات ۵ گل به ثمر رساند و بطور مشترک آقای گل این تورنمنت شد. درخشش کریمی موجب شد تا کریمی در آن سال عنوان مرد سال آسیا را از آن خود کند و بعد از مدت کوتاهی راهی آلمان و تیم بایرن مونیخ شد و با این تیم قهرمانی بوندس لیگا و جام حذفی را جشن گرفت، جایی که سال گذشته دوباره به آن بازگشت و این بار با شالکه قهرمانی جام حذفی را تجربه کرد. علی کریمی با تیم ملی ایران در جام جهانی ۲۰۰۶ آلمان نیز حضور یافت.

این گزارش همچنین به حضور کریمی در الاهلی امارات و کسب دو جام حذفی با این تیم نیز اشاره کرده است. کریمی اکنون پیراهن تیم پرسپولیس را بر تن می کند، تیمی که درخشش خود را با آن آغاز کرد.

گفتنی است علی کریمی متولد ۱۷ آبان ۱۳۵۷ است و روز سه شنبه ۳۳ ساله می شود.

منبع:سایت گل

مطالب مرتبط:

دانلود گل های علی کریمی

پرسپولیس

فوتبال 

چرا علی کریمی در مراسم تولدش حاضر نشد؟

$
0
0

 پس از گذشت چند روز باخبر شدیم که کریمی حتی در شب تولدش نیز مهمان دوستان دیگرش بوده و تمام وقتش را صرف گپ و گفت با آنها کرده است.

لیل غیبت علی کریمی در جشن تولد کوچکی که دوستانش برای او در نظر گرفته بودند، بالاخره مشخص شد. در حالی که تعدادی از دوستان نزدیک علی کریمی او را برای صرف شام دعوت کرده بودند، جادوگر بدون توجه به همه چیز، از آنها عذرخواهی کرد و در این مراسم کوچک جشن تولد شرکت نکرد.

صحبت نکردن کریمی در مورد بعضی از مسایل و خصوصیات عجیب اخلاقی او باعث شد تا دلیل غیبت کریمی در مراسم آن شب روشن نشود، ولی پس از گذشت چند روز باخبر شدیم که کریمی حتی در شب تولدش نیز مهمان دوستان دیگرش بوده و تمام وقتش را صرف گپ و گفت با آنها کرده است.

شنیده‌ها حکایت از آن داشت که کریمی حتی در شب تولدش نیز همراه تعدادی از ایتام بوده و تمام وقت خود را صرف آنها کرده است،

در مورد این موضوع اتفاقات مشابه دیگری نیز در گذشته افتاده و جادوگر قبلا هم به دیدار ایتام رفته است. تصویر یکی از این دیدارها را می توانید در زیر ببینید که به وسیله دوربین تلفن همراه مخفیانه توسط عکاس گرفته شده است.

خصوصیات قابل توجه و دوست‌داشتنی علی کریمی باعث شده تا او هرگز در مورد چنین مسایلی صحبت نکند و شاید به همین دلیل است که همیشه این مسایل برای دوستداران کریمی جالب بوده است. نکته قابل توجه دیگر این است که دوستداران علی کریمی این روزها می‌کوشند تا با رای دادن به جادوگر در سایت http://iffhs.de/?b002ec70a804f4cd003f09  او را به عنوان محبوب‌ترین بازیکن جهان انتخاب کنند.

در نظرسنجی سال گذشته "فدراسیون جهانی تاریخ و آمار فوتبال(IFFHS)" کریم باقری از ایران مقام دوم محبوب ترین بازیکن جهان را از آن خود کرد و انتظار می رود که با رای بالای طرفداران پرسپولیس امسال این عنوان به علی کریمی کاپیتان این تیم اختصاص یابد.

فرهاد مجیدی (ایران)پارک جی سونگ و چو یونگ پارک(کره جنوبی) کیسوکه هوندا و شینجی کاگاوا(ژاپن) بدر الموتا(کویت) یاسر القحطانی و محمد نور(عربستان) یونس محمود(عراق) حسن عبدالفتاح(اردن) یانگ ژی(چین) سرور جپاروف(ازبکستان) الکساندر جوریچ(سنگاپور) دیگر بازیکنان لیست 14 نفره آسیایی ها در این رای گیری است.

مرحله اول این نظرسنجی در فاصله  17 آبان تا 24 آذر ماه برگزار خواهد شد و پس از آن سه نفر اول برگزیده قاره آسیا همراه با 17 نفر از قاره های دیگر ،  وارد دور دوم نظرسنجی نهایی خواهند شد و در فاصله روزهای 25 آذر تا 15 دی ماه ، از بین 20 نفر نهایی محبوب ترین بازیکن جهان انتخاب خواهد شد.

* نحوه شرکت در نظرسنجی . پس از وارد شدن به صفحه به بخش آسیا بروید و پس از انتخاب نام علی کریمی ، به پایین صفحه رفته و پس از تایپ کد امنیتی ،  بر روی submit vote کلیک کنید.

منبع:مرجع خبری پرسپولیس 

مطالب مرتبط:

دانلود گل های علی کریمی

فوتبال 

پولاد مردان وزنه برداری ایران تارخ ساز شدند

$
0
0

 گزارش کامل از وزنه برداری ایران در مسابقات جهانی + گزارش تصویری 

برای نخستین بار در تاریخ وزنه برداری ایران، در یک رقابت فوق سنگین، دو مدال طلا و نقره به ایران رسید و یک رکورد جهانی با ارزش شکسته شد تا تیم ایران بهترین نتیجه حضورش در ادوار رقابتهای جهانی در 79 سال گذشته را بدست آورد.

در پایان رقابتهای فوق سنگین وزنه برداری قهرمانی جهان در پاریس، بهداد سلیمی با بالای سر بردن وزنه های 214 و 250 کیلوگرم در حرکات یک ضرب و دوضرب به سه مدال طلا رسید. 

سجاد انوشیروانی با رکوردهای 198 و 241 کیلوگرم در مجموع با رکورد 439 کیلوگرم دوم شد و وزنه بردار کره ای در مکان سوم قرار گرفت. انوشیروانی در این رقابت‌ها دو نقره و یک برنز گرفت.

 این برای نخستین بار است که وزنه برداری ایران در جایگاه سوم جهان می ایستد. بهترین عنوان وزنه برداری ایران در رقابت‌های جهانی 2003 ورشو بود که وزنه برداری ایران با نسل طلایی شامل وزنه بردارانی چون حسین رضازاده، شاهین نصیری نیا و محمدعلی فلاحتی نژاد به عنوان پنجمی امتیازی دست پیدا کرد ضمن اینکه در رده بندی مدالی هم با درخشش رضازاده و فلاحتی نژاد به دو مدال طلا دست پیدا کردیم.

تیم ایران در رقابت‌های سال 2011 که در دیزنی‌لند پاریس برگزار شد برای اولین بار به عنوان سومی جهان دست یافت ضمن اینکه با 2 مدال طلا، یک نقره و یک برنز توسط کیانوش رستمی در دسته 85 کیلوگرم و بهداد سلیمی در فوق سنگین، سجاد انوشیروانی در فوق سنگین و سعیدمحمدپور در 94 کیلوگرم در جایگاه دوم مدالی ایستاد.

کمیته فنی مسابقات ، بهداد را به عنوان تنها ورزشکار صاحب رکورد جهانی در بخش مسابقات ، به عنوان ستاره بازی ها در بخش مردان برگزید تا در مراسم اختتامیه به صورت ویژه از قهرمان ایرانی تقدیر شود.

دکتر تاماش آیان رئیس فدراسیون جهانی وزنه برداری پس از شکستن رکورد یکضرب جهان توسط بهداد سلیمی به پشت صحنه مسابقات آمد تا به بهداد و حسین رضازاده تبریک بگوید.

گزارش مسابقه هرکول های ایرانی:

بهداد سلیمی همانگونه که پیش بینی می شد در حرکت یک ضرب وزنه برداری قهرمانی جهان رکورد جهانی حسین رضازاده را در این حرکت شکست تا نام یک ایرانی دیگر به رکوردهای دنیا اضافه شود.

او به یاد رقابتهای دیدنی و پرقدرت حسین رضازاده به عنوان آخرین وزنه برداری بود که به روی تخته آمد. او در ابتدا وزنه 210 کیلوگرم را بالای سر برد تا مدال طلایش حتمی شود. سلیمی در دومین حرکت یک ضرب وزنه 209 کیلوگرم را بالای سر برد و در سومین حرکت، با انتخاب وزنه 214 کیلوگرم، سالن رقابتها را به وجد آورد. او در نهایت با قدرت به روی تخته آمد و براحتی وزنه 214 کیلوگرمی را مهار کرد. سلیمی بلافاصله پس از این رکوردشکنی به روی وزنه ها نشست و با دست راست خود حسین رضازاده را که در گوشه ای از سالن نشسته بود نشان داد. پس از آن هم به کنار تخته رفت و رضازاده هم با بالا آمدن از پله ها در کنار تخته قرار گرفت و یکدیگر را در آغوش کشیدند.

این رکورد تنها رکورد شکسته شده در بخش مردان این دوره از رقابتها بود. بدین ترتیب از هم اکنون سلیمی را می توان ستاره رقابتهای پاریس محسوب کرد.

او در پشت صحنه نیز درحالی که اشک شوق را همراه با خنده بر لب داشت، گفت: "به همسرم قول داده بودم این رکورد را بشکنم. خوشحالم که به قولم عمل کردم و این رکورد تقدیم به همه ایرانیان. من البته می توانستم رکوردهای بهتری داشته باشم، اما آنها را گذاشته ام برای بازیهای المپیک."

در حرکت یک ضرب، سکه ی تیم ایران یک روی دیگر هم داشت که آن سجاد انوشیروانی از دیار اردبیل بود. او رقابتش را در یک ضرب با انداختن وزنه 193 کیلوگرمی آغاز کرد. در دومین حرکت یک ضرب این وزنه را مهار کرد و برای آخرین بار با مهار وزنه 198 کیلوگرم، نتیجه ای تاریخی را برای ایران رقم زد و به مدال برنز مسابقه ها رسید.

این برای نخستین بار است که ایران به دو مدال رقابتهای دسته فوق سنگین دست می یابد.

بهداد سلیمی درحالی که چیزی به پایان رقابت نبود، با تشویق پرشور تماشاگران وارد تخته شد تا وزنه 241 کیلوگرم را بالای سر ببرد. او براحتی این وزنه را مهار کرد تا بخت نخست مدال دوضرب و مجموع باشد. سلیمی درحالی برای حرکت دوم دوضرب به روی تخته آمد که وزنه 250 کیلوگرمی را انتخاب کرده بود. کوروش باقری هم به او تاکید می کرد که هنوز مسابقه تمام نشده است. با فریاد "یا علی" به روی تخته آمد و این وزنه را نیز با قدرت به روی سر کشید. او برای حرکت سوم وزنه 260 کیلوگرم را انتخاب کرد. او با این رکورد می توانست رکورد مجموع دنیا که در اختیار رضازاده بود را به میزان دو کیلوگرم بشکند. بارها فریاد کشید یا مولای من علی و به روی تخته آمد. سجاد انوشیروانی هم کنار تخته او را می دید. فریاد کشید، اما سلیمی در مهار آن موفق نبود و با 250 کیلوگرم، مدال طلای دو ضرب و مجموع را هم به خود اختصاص داد.

اما انوشیروانی در دوضرب کار بسیار سختی برای رسیدن به مدال دوضرب و مجموع داشت. او نخستین حرکت یک ضربش را با بالای سر بردن وزنه 228 کیلوگرمی شروع کرد. برای دومین بار نیز به راحتی وزنه 233 کیلوگرم را مهار کرد، اما برای بار سوم، سه بار وزنه اش را عوض کرد. اول وزنه 239 کیلوگرم را انتخاب کرد. برای بار دوم این وزنه را 240 کیلوگرم کرد و دست آخر وزنه 241 کیلوگرم را انتخاب کرد. انوشیروانی در حالی به روی تخته آمد که در صورت مهار این وزنه بر روی سکوی دوم مجموع قرار می‌گرفت و در غیر این صورت به عنوان چهارمی بسنده می کرد. او کار بسیار سختی در این رقابت داشت. بهداد سلیمی نیز از پشت صحنه نام او را فریا می کشید. انوشیروانی به روی تخته آمد. فریاد کشید "یا باب الحوائج اباالفضل". دستانش را به میله قفل کرد و به سختی وزنه را به روی سینه کشید و پس ازلحظاتی وزنه 241 کیلوگرمی بالای سر او بود. او با مهار این وزنه پس از سلیمی برای لحظاتی به رده دوم جدول رفت، اما هنوز حریف کره ای او که وزنه 255 کیلوگرم را درخواست کرده بود، از پا ننشسته بود. کزه‌ای لحظاتی پیش از رقابتش وزنه را یک کیلوگرم کم کرد و برای مهار این وزنه به روی تخته آمد. او در صورت مهار این وزنه نایب قهرمان جهان پس از سلیمی می شد. وزنه بردار کره ای وزنه 254 کیلوگرم را به روی تخته کشید، اما پیش از مهار آن بر روی زمین افتاد تا نایب قهرمانی انوشیروانی در دو ضرب و مجموع مسجل شود.

مدال های سلیمی و انوشیروانی را هم حسین رضازاده بر گردنشان انداخت.

گزارش مسابقه رستم ایرانی:

چند ماه قبل،درد شدید زانو و تصمیمی که پزشکان برای کیانوش رستمی گرفتند این بود:«زانویت را عمل کن.اگر همین طور ادامه بدهی مصدومیتت بیشتر می شود و این کاملا خطرناک است.»اما کیانوش تصمیمی خلاف آنچه پزشکان اعتقاد داشتند را گرفته بود:«عمل و جراحی بماند برای بعد از مسابقات جهانی.»
او هر روز تمرین می کرد وبا دردی که در زانویش بود کنار می آمد. دلاور مرد کرمانشاهی تصمیم خطرناکی گرفت، اصرار کرد،ماند و تلاش کرد تا بالاخره دیشب توانست مزد همه این سختی ها و دردی که گریبانش را گرفته بود بگیرد.ابتدا 173 کیلوگرم را در حرکت یک ضرب بالای سرش برد و برنز این رقابت را به گردن انداخت.اما کاملا مشخص بود که این مدال راضی اش نکرده است.بدون شک هیچ چیز به اندازه مدال طلا در مسابقات جهانی نمی توانست درد او را تسکین دهد.دستانش را دور میله ها سفت کرد وبا گفتن ذکر« یازهرا(س)» نفسی را که در سینه حبس کرده بود را آزاد کرد.209 کیلوگرم برای حرکت دوضرب انتخابی بود که او را به مدال طلا رساند تا در روزی که حریفان رستمی ناکام بودند او نشان طلا را هم برای ایران کسب کند.شاید اگر زانویش با او همراه بود حالا رکورد دسته 85 کیلوگرم را هم شکسته و پس از 13 سال این عنوان را که تعلق به چینی ها دارد را به نام خودش و ایران ثبت کرده بود.اما همه دیدند که رستمی پس از اینکه در مهار این وزنه ناکام ماند آه بلندی کشید و دست روی زانویش گذاشت تا بیشتر از این درد نکشد.جسارتش در اینکه می تواند 10 کیلوگرم بیشتر از رکورد خودش را جابجا کند قابل ستایش است و جای خوشحالی است که ایران دلیرانی مثل رستمی دارد.

بقیه عکس ها در ادامه مطلب....

 

منابع:خبر آنلاین-سه نسل-ایسنا-مهر

 

مطالب مرتبط:

ورزش 

ایران و ایرانی 

عکس 

رنگین پوست

$
0
0

این شعر کاندیدای شعر برگزیده سال 2005 شده.
توسط یک بچه آفریقایی نوشته شده و استدلال شگفت انگیزی داره : 


وقتی به دنیا میام، سیاهم، وقتی بزرگ میشم، سیاهم،
وقتی میرم زیر آفتاب، سیاهم، وقتی می ترسم، سیاهم،
وقتی مریض میشم، سیاهم، وقتی می میرم، هنوزم سیاهم...
و تو، آدم سفید،
وقتی به دنیا میای، صورتی ای، وقتی بزرگ میشی، سفیدی،
وقتی میری زیر آفتاب، قرمزی، وقتی سردت میشه، آبی ای،
وقتی می ترسی، زردی، وقتی مریض میشی، سبزی،
و وقتی می میری، خاکستری ای...
و تو به من میگی رنگین پوست؟؟؟

 

مطالب مرتبط: 

خواندنیهای جالب 


جام جهانی والیبال 2011 ـ ایران شگفتی ساز جام + گزارش تصویری

$
0
0

بعد از میزبان و قهرمان اروپا این بار نوبت تیم بدون شکست بود که اسیر غیرت ایران شود

(گزارش تصویری بازی غرور آفرین ایران-لهستان)

تیم ملی والیبال کشورمان که در سه دیدار گذشته خود در رقابتهای جام جهانی صاحب دو پیروزی و یک شکست شده بود ظهر امروز به مصاف تیم ملی لهستان رفت و پس از شکست صربستان که شگفتی اول بود، این بار لهستان پرقدرت را نیز شکست داد.

به گزارش خبرنگار مهر، تیم والیبال ایران امروز پنجشنبه در گروه A رقابت‌های جام جهانی در سالن "نیپون گایشی" شهر ناگویای ژاپن و در چهارمین دیدار خود به مصاف تیم ملی لهستان رفت و در پایان با نتیجه 3 بر 2 (23 بر 25، 28 بر 26، 8 بر 25، 26 بر 24  و 15 بر11) حریف نامدار خود را شکست داد تا دومین شگفتی این دوره از رقابتهای را رقم بزند.

تیم ملی والیبال لهستان که یکی از تیم های قدرتمند والیبال اروپا و جهان به شمار می رود در سه دیدار گذشته خود برابر تیم های ژاپن، صربستان و آرژانتین به پیروزی رسیده بود و پس از تیم ملی روسیه در مکان دوم جدول رده بندی قرار داشت.

تیم ملی والیبال ایران نیز که در دیدار نخست خود برابر ژاپن به پیروزی رسیده بود، در دومین دیدار برابر کوبا تن به شکست داد اما در سومین بازی برابر صربستان که عنوان قهرمانی اروپا را در اختیار دارد به یک پیروزی شیرین دست پیدا کرد تا قبل از دیدار با لهستان در رده هفتم قرار داشته باشد.

در گیم اول تیم ملی والیبال کشورمان شروع خوبی داشت و توانست تا امتیاز 10 از حریف پیش باشد اما در ادامه بازی برتری قامت بازیکنان لهستان به کمک این تیم آمد و موفق شدند با استفاده ازآبشارهای سرعتی جلو بیفتند و در نهایت این گیم را با نتیجه 25 بر 23 از ایران ببرند.

در گیم دوم شاگردان خولیو ولاسکو شروع ناامید کننده ای داشتند و 5 امتیاز از حریف عقب افتادند اما رفته رفته بر جریان بازی مسلط شدند و مثل گیم اول بازی پایاپایی را به نمایش گذاشتند و در نهایت در امتیازات پایانی هوشیارانه تر عمل کرد و در نهایت با نتیجه 28 بر 26 حریف را شکست داد.

گیم سوم برای ملی پوشان کشورمان بسیار بد شروع شد و بسیار بد هم تمام شد. بازی پراشتباه بازیکنان ایران باعث شد این گیم را با نتیجه 25 بر 8 واگذار کنند. در گیم چهارم شرایط برای ملی پوشان ایران بهتر شد و بازی پایاپای دنبال شد و دو تیم تا امتیازات پایانی رقابت نزدیکی داشتند که در نهایت شاگردان ولاسکو با نتیجه 26 بر 24 حرف خود را شکست دادند تا کار به گیم پنجم کشیده شود.

در گیم پنجم مردان ایران به خوب بازی کردن خود ادامه دادند و از همان ابتدا از حریف خود پیش افتادند و در برخی موارد نیز اختلاف را به 4 رساندند و در نهایت موفق شدند حریف نامدار خود را با نتیجه 15 بر 11 شکست دهند. در این دیدار مهدی بازارگرد به عنوان بهترین بازیکن میدان انتخاب شد.

عکس یادگاری در پایان این پیروزی شیرین با عروسک مسابقات هم از دیگر نکاتی این مسابقه بود که با حضور خوش‌خبر و ولاسکو و سایر اعضای تیم گرفته شد.

در کنفرانس مطبوعاتی پس از بازی خولیو ولاسکوئز، سرمربی ایران گفت: "ما از این برد بسیار خوشحالیم زیرا تیم بسیار قدرتمندی را شکست دادیم. من پس از پیروزی در برابر صربستان گفتم که باید در انتظار شگفتی و غافلگیری دیگری داشته باشیم."

آقای ولاسکوئز گفت که بازیکنان تیم ایران در این بازی خیلی خوب بودند و از هر فرصتی که به دست آوردند به خوبی استفاده کردند.

آندره آناستازی سرمربی تیم لهستان هم گفت: "این یک پیروزی بزرگ برای تیم ایران است .ما خوشحال نیستیم زیرا تمرکز خود را در ست چهارم از دست دادیم."

علیرضا نادی؛ کاپیتان تیم ملی والیبال ایران نیز در این کنفرانس خبری با تمجید از تیم ملی لهستان ابراز امیدواری کرد که تیم ملی والیبال ایران به بازی‌های المپیک راه پیدا کند.

نادی گفت: ما می دانیم که تیم ملی لهستان از تیم‌های خوب اروپایی است. ما همه تلاش خود را در بازی انجام دادیم و مربی هم اعتماد به نفس زیادی به ما داد. ما مشتاقانه در انتظار راهیابی به بازی‌های المپیک هستیم.

تیم والیبال ایران پیش از این تنها از تیم کوبا شکست خورده است.

در رقابت های جهانی ناگویای ژاپن هر دوازده تیم حاضر در مسابقات باید با یکدیگر بازی کنند.

سه تیم اول این مسابقات، سهمیه حضور در المپیک لندن را کسب خواهند کرد.

تعدا 6 عکس دیگر در ادامه مطلب...

منابع:مهرـ فدراسیون والیبال ایران

 

مطالب مرتبط:

ورزش

ایران و ایرانی 

عکس 

جام جهانی والیبال 2011 - تداوم غول کشی ایران + گزارش تصویری

$
0
0

تداوم غول کشی والیبال ایران در جام جهانی

(عکس های بازی ایران ـ آرژانتین)

 تیم والیبال ایران تا کنون تیم های پنجم ، هشتم و نهم رنکینگ جهانی والیبال را شکست داده است  

 

تیم ملی والبیال ایران با نتیجه 3بر2 , آرژانتین، نایب قهرمان آمریکای جنوبی را شکست داد تا بدین ترتیب به به چهارمین پیروزی و کسب 9 امتیاز در جام جهانی دست یابد. با این نتیجه زنگ خطر برای تمام مدعیان قهرمانی در جام جهانی به صدا درآمد و سرفصل جدیدی در والیبال جهان آغاز شد.

تیم ملی والیبال ایران در پنجمین دیدار خود از رقابت‌های جام جهانی در شهر اوساکای ژاپن به مصاف آرژانتین رفت. پیش از این دیدار آرژانتین با هشت امتیاز در رتبه پنجم قرار داشت و ایران با هفت امتیاز در رتبه ششم جای گرفته بود. پس از برتری تیم ملی ایران مقابل تیم‌های قدرتمند صربستان و لهستان و همچنین ژاپن میزبان این دوره از رقابت‌ها، نگاه‌های بسیاری متوجه شاگردان خولیو ولاسکو شد و کادر فنی آرژانتین که نمی‌خواست مانند دو حریف قبلی ایران مغلوب میدان باشد با آنالیز کامل تیم ایران بازی را آغاز کرد.
در مقابل خولیو ولاسکو سرمربی آرژانتینی‌الاصل تیم ملی ایران به همراه دستیار نامدارش سیچلو سرمربی سابق تیم ملی جوانان آرژانتین نیز خیلی خوب بازیکنان و تیم آرژانتین را می‌شناختند و در پی خلق یک شگفتی دیگر بودند. ولاسکو پیش از این گفته بود مقابل لهستان و آرژانتین دو بازی احساسی دارد زیرا باید به مصاف تیم شاگردش یعنی آناستازی و آرژانتین یعنی تیم ملی کشورش برود. 

در ست نخست این مسابقه سرویس های خوب بازیکنان آرژانتین، دریافت توپ را در تیم ایران دچار مشکل کرد و با وجود عملکرد خوب بازیکنان کشورمان در امتیازات پایانی، در نهایت این ست با نتیجه 25 بر 15 به سود آرژانتین رقم خورد.
 
اما در ست دوم روند بازی تغییر کرد و والیبالیست های ایران از همان آغاز این ست با درخشش پوریا فیاضی از حریف خود فاصله گرفتند تا در نهایت با نتیجه 25 بر 21 به پیروزی برسند.
در ست سوم اشتباهات بازیکنان کشورمان در میانه های این ست، باعث به وجود آمدن اختلاف پنج امتیازی میان دو تیم شد و با وجود عملکرد بسیار خوب آنها در اواخر ست، آرژانتین موفق شد با نتیجه 26 بر 24 به پیروزی برسد.
در ست چهارم بازهم بازیکنان ایران بازی بسیار خوبی به نمایش گذاشتند که در این میان عملکرد حمزه زرینی و امیر غفور بیش از دیگران به چشم آمد.
ست سرنوشت ساز پنجم هم با بازی نزدیک دو تیم دنبال شد اما در نهایت این تیم ایران بود که با نتیجه 15 بر 12 به پیروزی رسید تا دو امتیاز این مسابقه به ایران و یک امتیاز به آرژانتین برسد.
 به گزارش ایرنا؛ زرینی که در سه بازی نخست تیم ملی کشورمان دراین دوره از رقابت ها عملکرد چندان درخشانی نداشت ؛از ست چهارم بازی با لهستان بازهم همان بازیکن همیشگی شد تا اینکه امروز با درخشش خود زمینه ساز پیروزی غرورآفرین والیبالیست های ایران باشد. 
زرینی در این مسابقه 15 امتیاز برای ایران به دست آورد که 10 امتیاز روی اسپک ؛ چهار امتیاز روی دفاع و یک امتیاز روی سرویس بود و  به عنوان بهترین بازیکن مسابقه معرفی شد.

ولاسکو: حالا فقط امریکا!

خیلی خوشحالم. چون تیم خیلی خوب و جوانی را بردیم.
خولیو ولاسکو در کنفرانس مطبوعاتی بازی ایران – آرژانتین با بیان جملات فوق، حرف هایش را آغاز کرد و گفت: امروز ما خوب سرویس زدیم و پاسور حریف هم آنقدر که ما نتظار داشتیم به حمله هایش سرعت نداد. در تیم ما گاهی سیستم سرویس و دریافت خوب کار می کند که امروز روز خوبش بود. البته ما از ست دوم که مهدی مهدوی را به خدمت گرفتیم برای این بود که او خیلی خوب دفاع می کند و دفاع ما با وجود او محکم شد.
ولاسکو در پاسخ به سئوالی که پرسید: چقدر از کسب پیروزی های دیروز و امروز خوشحالید، گفت: خوشحالتر از آنکه انتظارش را داشتیم.
همچنین در جواب خبرنگاری که بازی های مرحله سوم ایران مقابل ایالات متحده، چین و مصر را برای ایران آسان خواند، گفت: هرگز اینطور نیست. امریکا تیمی است که دفاع و دریافتش سیستم دارد. همیشه بازی مقابل چنین تیم هایی بسیار دشوار است و به آمادگی ذهنی بالایی نیاز دارد. مصر هم طی سال های اخیر ما را در زیرگروه لیگ جهانی و مسابقات قهرمانی جهان برده و اتقافا بازی مقابلش خیلی هم سخت است. ما باید دیوانه باشیم که ان را اسان فرض کنیم. چین اما در زمین مشخص می شود که چه تیمی است. چون اگر خوب بازی کند، برای هر تیمی که مقابلش باشد دردسر درست می کند.
ولاسکو در ادامه این پاسخ گفت: البته ما یکباره به هر سه بازی نگاه نمی کنیم. بازی به بازی پیش می رویم. حریف بعدی ما ایالات متحده است و حالا ما فقط به امریکا فکر می کنیم.
سرمربی تیم ملی والیبال ایران در انتهای این جلسه به خبرنگاری که پرسید: تمرین های شما برای تقویت ذهن بازیکن ها چیست، گفت: تمرین روانی در کنار و جریان تمرینات تکنیک و تاکتیک انجام می گیرد و اینطور نیست که تمریناتی جدا از وقتی که برای تمرین فنی تیم در نظر گرفته ایم داشته باشد. رفته رفته در طول تمرینات کاری می کنیم که روحیه عمومی و کار گروهی تیم بالا برود.

 برنامه بازیهای ایران در دور سوم : 
- یکشنبه 6 آذر : ایران - آمریکا    ساعت 5:30 بامداد - سالن مارین مسه فوکواوکا
- دوشنبه 7 آذر : ایران - مصر      ساعت 5:30 بامداد - سالن مارین مسه فوکواوکا 
- سه شنبه 8 آذر : ایران - چین     ساعت 9:30 صبح - سالن مارین مسه فوکواوکا

 

تعداد 24 عکس دیگر در ادامه مطلب...

 

منابع:واحد مرکزی خبر - تابناک - فدراسیون والیبال جمهوری اسلامی ایران 

 

مطالب مرتبط:

جام جهانی والیبال 2011 ـ ایران شگفتی ساز جام + گزارش تصویری

ورزش

ایران و ایرانی 

عکس 

علی کریمی محبوب‌ترین بازیکن آسیا شد

$
0
0

سایت فدراسیون بین المللی تاریخ و آمار جهان امروز در گزارشی محبوب‌ترین بازیکنان قاره‌های مختلف جهان در شش ماه دوم سال ۲۰۱۱ را معرفی کرد که براین اساس علی کریمی با ۱۳۴ هزار و ۸۹۸ رای محبوب‌ترین بازیکن آسیا شد.

در این رده‌بندی پس از علی کریمی که در صدر ۱۴ بازیکن محبوب آسیایی قرار گرفته است، فرهاد مجیدی از تیم استقلال ایران با ۱۲۳ هزار و ۳۸۲ رای و یاسر القحطانی از عربستان با  ۴۲ هزار و ۶۸۵ رای در رده‌های دوم و سوم این جدول قرار گرفته‌اند.

“آدرا توران” از ترکیه با ۲۷ هزار و ۸۲۸ رای بالاتر از “کریستیانو رونالدو” که تنها ۱۱ هزار و ۶۰۵ رای را به خود اختصاص داده است، محبوب‌ترین بازیکن قاره اروپا است. “دیمیتار برباتوف”، مهاجم بلغارستانی تیم منچستریونایتد هم با ۱۰ هزار و ۴۶ رای در رده سوم این رده بندی قرار دارد. در بین بازیکنان محبوب اروپایی “فرانچسکو توتی” در رده پنجم، “رائول گونزالس” در رده هشتم و “وین رونی” از انگلستان در یازدهم ایستاده‌اند.

“لیونل مسی”، مهاجم آرژانتینی تیم بارسلونا در آمریکای جنوبی با هشت هزار و ۷۰۶ رای در رده چهارم محبوب‌ترین بازیکن این منطقه قرار گرفته است. “ادواردو خوزه وارگاس” از شیلی با ۵۳ هزار و ۷۷۴ رای، “پائولو گوئه‌ررو” از پرو با ۲۳ هزار و ۴۶۱ رای و “خوآن مانوئل وارگاس” از پرو با ۹ هزار و ۵۰۱ رای در رده‌های اول تا سوم بازیکنان محبوب آمریکای جنوبی قرار گرفته‌‎اند.

در قاره اقیانوسیه “هری کیول” از استرالیا، در قاره آفریقا “نادر لامیاقری” از مراکش و در آمریکای شمالی، مرکزی و حوزه دریای کارائیب “خاویر هرناندز” از مکزیک عنوان محبوب‌ترین بازیکنان را به خود اختصاص دادند.

علی کریمی در بین بازیکنان محبوب قاره‌های دیگر هم بیشترین رای را بدست آورده است اما در این رده بندی آرای بازیکنان براساس قاره‌های خود بوده و نمی‌توان آنها را با یکدیگر مقایسه کرد.

 

مطالب مرتبط:

تبریک فیفا به علی کریمی؛ جادوگر فوتبال ایران ۳۳ ساله شد

چرا علی کریمی در مراسم تولدش حاضر نشد؟

پرسپولیس

دانلود گل های علی کریمی

فوتبال 

عباس؛ الگوی رشادت و شجاعت

$
0
0

آنگونه که از منابع تاریخی بر می‎آید حضرت عباس(علیه‎السلام) دارای ورزیدگی اندام و تناسب اعضایی بوده که بیانگر توان جسمی بالای او بوده است که تا اندازه‎ای از ویژگی‎های ارثی او بوده است. چرا که هم پدر او از ابرپهلوانان عرب به شمار می‎رفته و هم خاندان مادری او گرُد میدان بوده‎اند. مادر او ام‎البنین، از خانواده شجاع و دلاور بود.از دیگر دلایل این قدرت جسمی، افزودن بر فرآیند ارثی، این بوده که او از کودکی با ورزش و چالاکی انس داشت. ورزش و کار در مزرعه و آموزش‎های نظامی دست به دست هم داد و از عباس (علیه‎السلام)، جوانی نیرومند و شجاع ساخت.

نقل شده است روزی امیرمؤمنان حضرت علی(علیه‎السلام) در مسجد نشسته بود و مردم را پند می‎داد. مردی اعرابی وارد مسجد شد. سلام کرد و صندوقی را که همراه داشت، بر زمین گذاشت و به حضرت گفت: «ای پیشوای من! پیش‎کشی برای شما آورده‎ام.» آنگاه صندوقچه را گشود و شمشیری آب دیده و منحصر به فرد را از آن بیرون آورد و به حضرت تقدیم کرد.

در همین هنگام، حضرت عباس (علیه‎السلام) که نوجوانی رشید بود، وارد شد و پس از سلام، با ادب در گوشه‎ای ایستاد. نگاهش در برق شمشیر گره خورد. حضرت علی(علیه‎السلام) متوجه علاقه و شگفت‎زدگی عباس شد و از او پرسید: «پسرم دوست داری این شمشیر برای تو باشد؟» عباس، با شادی پاسخ داد: «آری، پدر!» حضرت، برخاست و با دست خود، شمشیر را بر بلندای قامت استوار او حمایل کرد. سپس به برازندگی شمشیر بر اندام رشید و تناور فرزندش نگریست و اشک بر محاسن سفیدش جاری شد. حاضران پرسیدند: «یا امیرالمؤمنین! چرا گریه می‎کنید؟» حضرت فرمودند: «روزی را می‎بینم که او با این شمشیر، نفس دشمن را در سینه حبس می‎کند و بی امان بر آنان می‎تازد و سرانجام به شهادت می‎رسد

درخشش او در جنگ‎های گوناگون به ویژه کربلا، یادآور نبردهای پیروزمندانه حضرت علی(علیه‎السلام) بود. او با سه تن از شجاعانِ دشمن، قهرمانانه می‎جنگد و هر سه را به هلاکت می‎رساند. نخستین آنان که دو زره نفوذناپذیر پوشیده، کلاهخودی بزرگ بر سر نهاده و نیزه‎ای بلند در دست گرفته بود وقتی به میدان آمد، نیزه‎اش را به حمایل سینه حضرت فرود کرد. حضرت عباس(علیه‎السلام) سرِ نیزه او را گرفت و پیچانید و از دستش بیرون آورد و او را با نیزه خودش هلاک کرد.

مطالب مرتبط:

مکن ای صبح طلوع

پیامبران خدا و سرزمین کربلا

فرا رسیدن تاسوعا و عاشورای حسینی تسلیت باد

چهل حدیث درباره امام حسین(ع)

تقویم و مناسبتهای ماه محرم

سلام ما به حسین و به قبله‌گاه نمازش 

تاسوعا و عاشورای حسینی 

مذهبی 

پیامبران خدا و سرزمین کربلا

$
0
0

آدم در کربلا

وقتی حضرت آدم علیه السلام مرتکب ترک اولى شد از بهشت رانده و بر زمین فرستاده شد، محل هبوط او در مکّه معظّمه بوده است. آدم علیه السلام بر روى زمین حرکت کرد و بیابانها و دشتها را زیر پا گذاشت تا گذار او به سرزمین کربلاى پر بلا افتاد. وقتى به آن سرزمین رسید، ملاحظه کرد که گرد غم و غبار همّ در وجودش پدیدار شد و قلبش به تنگ آمد، تا رسید به قتلگاه حضرت سیّد الشهداء علیه السلام، قدمش به سنگى برخورد کرد و افتاد - و بر اثر اصابت سرش به زمین - خون از سر حضرت آدم جارى شد، آدم علیه السلام ناراحت شد و سر به آسمان برداشت که، بار الها آیا گناه تازه اى مرتکب شده ام که مرا اینگونه مجازات می کنى خدایا من تمام عالم را گشتم و چنین بلائى بر سرم وارد نشد، حال آنکه در اینجا چنین عقوبت می شوم!

از جانب پروردگار عالم ندا آمد که اى آدم از جانب تو گناهى سر نزده است لکن این همانجایى است که فرزندت حسین علیه السلام بر اثر ظلم شهید می شود، و خداوند روضه سیّد الشهداء را خواند و حضرت آدم علیه السلام بر مصائب آن حضرت گریست. حضرت آدم عرض کرد: خدایا آن حسین که در این جا شهید می شود پیامبر می باشد؟

وحى نازل شد که اى آدم او پیامبر نیست، لکن نوه پیامبر آخرالزمان و فرزند دختر آن پیامبر، فاطمه زهرا می باشد. پس با رهنمایى جبرئیل چهار مرتبه بر قاتلین حضرت سیّد الشهداء علیه السلام لعن فرمودند.

نوح در کربلا

 در طوفان جهانى حضرت نوح علیه السلام، کشتى نوح در همه زمین (که بصورت دریا درآمده بود) گشت تا رسید به سرزمین کربلا، حضرت نوح احساس کرد، کشتى درمانده و زمین آن را می کشد، نوح علیه السلام به گمان غرق کشتى ترسید، و جریان را به خدا عرضه داشت، جبرئیل بر او نازل شد و گفت:  در این سرزمین حسین علیه السلام فرزندزاده محمّد خاتم پیامبران و فرزند على خاتم اوصیا را می کشند.

حضرت نوح عرض کرد، قاتل او کیست جبرئیل گفت: قاتل او کسى است که اهل هفت آسمان و زمین او را لعنت می کنند، حضرت نوح علیه السلام چهار بار بر قاتل امام حسین علیه السلام لعنت گفت، آنگاه کشتى به حرکت در آمد، و سرانجام در کوه جودى (در شام) مستقر شد.

ابراهیم در کربلا

روزی راه حضرت ابراهیم علیه السلام به سرزمین کربلا افتاد، آن حضرت سوار بر اسب بودند، آثار مصیبت هاى سیّدالشهداء بر آن حیوان آشکار شد، و صیحه اى کشید و با سر به زمین افتاد و بر اثر آن حضرت ابراهیم علیه السلام زمین خورد و سرش شکست. آنگاه برخاسته و بدرگاه خداوند عرضه داشت، بار الها خطائى از من سر زده که اینگونه مجازات می شوم.

پس جبرئیل نازل شد و عرض کرد: یا ابراهیم از تو گناهى سر نزده است ولی در اینجا نوه پیامبر آخر الزمان و فرزند خاتم الوصیین امیرالمؤمنین به شهادت می رسد، پس خون تو ریخت تا موافق با خون آن مظلوم شود. و آنگاه جبرئیل از مصائب کربلا گفت و ابراهیم علیه السلام بر مظلومیّت فرزندش گریست.

موسى در کربلا

یک روز حضرت موسى علیه السلام با حضرت یوشع بن نون علیه السلام در اطراف زمین سیر می کردند که به سرزمین کربلا رسیدند، اتفاقا کفش موسى علیه السلام پاره و کف آن جدا شد و خارى به پاى حضرتش اثابت کرد و پایش خونى شد و درد کشید، ناراحت و محزون سر بطرف آسمان بلند کرد و فرمود: خدا چه بدى از من سرزده که دچار این بلیه شدم.

خداوند متعال به او وحى فرمود: اینجا حسینم را شهید می کنند، اینجا خونش را می ریزند، اینجا حسین را محزون و نالان می کنند و من می خواستم خون و حزن تو با او موافق باشد.

موسى علیه السلام فرمود: خدایا حسین کیست! وحى رسید: او نوه محمد مصطفى و پسر على مرتضى است.

موسى علیه السلام ناراحت و گریان شد و فرمود: قاتل او کیست خطاب رسید: او نفرین شده ماهى دریا و وحشى هاى بیابان و پرندگان هواست.

حضرت موسى نالان و گریان دستها را بالا برد و یزید را لعنت و نفرین کرد و حضرت یوشع هم گریان به دعاى موسى علیه السلام آمین گفت.

سلیمان در کربلا

روزى حضرت سلیمان علیه السلام روى بساطش با لشکریان نشسته بود و در هوا سیر می کرد، باد بساط آن حضرت را بسوى مقصد حرکت می داد.

در مسیر راه گذرش به سرزمین کربلا افتاد، ناگاه بساط حضرت سه مرتبه دور خودش پیچید بطورى که حضرت و لشکریانش همه ترسیدند که سقوط کنند. بعد باد آرام گرفت و ساکت شد و بساط و فرش را در سرزمین کربلا فرود آورد.

سلیمان علیه السلام ناراحت شد و باد را توبیخ کرد و فرمود: چرا اینطور شدى و اینجا فرود آمدى! باد به امر پروردگار متعال شروع به مرثیه خوانى نمود و گفت: اى سلیمان در همینجا حسین علیه السلام را به قتل می رسانند. همینجا نوه محمد مختار صلّى الله علیه وآله و پسر على کرار را شهید می کنند.

سلیمان علیه السلام گریه کرد و بعد فرمود: چه کسى او را شهید می کند؟

گفت: یزید پلید که نفرین شده تمام آسمان و زمین است.

حضرت سلیمان هر دو دستشان را بالا بردند. و یزید و اتباعش را نفرین کردند و تمام لشکریان از انس و جن... آمین گفتند. سپس باد وزیدن گرفت و بساط و فرش را بحرکت در آورد.

عیسى در کربلا

حضرت عیسى علیه السلام با حواریون در بیابان سیاحت می کردند، در بین راه مسیرشان به سرزمین کربلا افتاد. دیدند، شیرى دستهاى خود را پهن کرده و راه را بر آنها گرفته.

حضرت عیسى جلوى شیر آمد و فرمود: چرا اینجا نشسته اى و ما را رها نمى کنى که برویم! شیر با زبان فصیح گفت: من به شما راه نمى دهم، تا اینکه یزید قاتل امام حسین علیه السلام را لعن کنید.

عیسى علیه السلام فرمود: حسین کیست؟

شیر گفت: او نوه دخترى حضرت محمد صلّى الله علیه وآله و پسر حضرت على علیه السلام است.

عیسى علیه السلام نالان و گریان فرمود: قاتلش کیست؟ شیر گفت: او یزید است که نفرین شده همه درندگان است، خصوصا در ایام عاشورا. سپس شیر وقایع کربلا را بازگو کرد و حضرت عیسى و حواریون نیز گریه زیادى نمودند. بعد حضرت عیسى علیه السلام دستهایش را بالا برد و با حال گریه یزید را لعن کرد و یارانش هم به دعاى حضرت آمین گفتند. سپس شیر از آنجا دور شد.

خاک کربلا در دست پیامبر اسلام

ام ّسلمه می گوید: شبى رسول خدا را دیدم که خاک آلود و با موهاى ژولیده اند و در یک دست خود چیزى دارد. عرض کردم: یا رسول اللّه چرا شما را بدین وضع می بینم.

حضرت فرمود: مرا به محلّى در عراق که نامش کربلاست بردند، و مقتل فرزندم حسین و جماعتى از فرزندان اهل بیت مرا نشانم دادند، و من پاره ای از خون هاى آنان را جمع کردم، و اینک آن خون ها در دست من است. دست خود را به سوى من باز کرد و فرمود: اینها را بگیر و محفوظ نگاهدار. من خون ها را گرفتم و توجّه کردم دیدم شبیه خاک سرخ رنگ است؛ در شیشه اى نهادم و سر آن را بستم و محفوظ داشتم. چون حسین از مکّه به طرف عراق حرکت کرد هر صبح و شب من شیشه را می گرفتم و می بوییدم و براى مصیبت آن حضرت می گریستم. چون روز عاشورا شد، همان روزى که حسین در آن روز شهید گشت، من در آن شیشه نگاه کردم دیدم تبدیل به خون تازه شده است.

منبع: بحارالانوار، ج 44، صص 242-247.(سایت تبیان)

 

مطالب مرتبط:

عباس؛ الگوی رشادت و شجاعت

مکن ای صبح طلوع

فرا رسیدن تاسوعا و عاشورای حسینی تسلیت باد

چهل حدیث درباره امام حسین(ع)

تقویم و مناسبتهای ماه محرم

سلام ما به حسین و به قبله‌گاه نمازش 

تاسوعا و عاشورای حسینی 

مذهبی 

مکن ای صبح طلوع

$
0
0

شب وصل است و تبِ دلبری جانان است
ساغر وصل لبالب به لب مستان است
در نظر بازیشان اهل نظر حیران است
گوئیا مشعله از بامِ فلک ریزان است
چشم جادوی سحر زین شب و تب گریان است
امشبی را شه دین در حرمش مهمان است
ظهر فردا بدنش زیر سم اسبان است
مکن ای صبح طلوع، مکن ای صبح طلوع

«یارب این بوی خوش از روضه ی جان می آید؟
یا نسیمی است کزان سوی جهان می آید؟»
«یارب این نور صفات از چه مکان می آید؟»
«عجب این قهقهه از حورِ جنان می آید!»
یارب این آبِ حیات از چه دلی جوشان است؟ [1]
امشبی را شه دین در حرمش مهمان است

«چه سَماع است که جان رقص کنان» می آید؟
«چه صفیر است که دل بال زنان می آید؟»
چه پیامی است؟ چرا موج گمان می آید؟
چه شکار است؟ چرا بانگ کمان می آید؟
چه فضائی است؟ چرا تیر قضا پَرّان است؟ [2]
امشبی را شه دین در حرمش مهمان است

گوش تا گوش، همه کرّ و فرِ دشمنِ پست
شاه بنشسته، بر او حلقه ی یاران الست
«پیرهن چاک و غزلخوان و صراحی در دست»
چار تکبیر زده یکسره بر هر چه که هست [3]
خیمه در خیمه صدای سخن قرآن است [4]
امشبی را شه دین در حرمش مهمان است

وَه از آن آیتِ رازی که در آن محفل بود
«مفتی عقل در این مسئله لایعقِل بود»
«عشق می گفت به شرح آنچه بر او مشکل بود»
«خُم می بود که خون در دل و پا در گِل بود» [5]
ساغر سرخ شهادت به کف مستان است
امشبی را شه دین در حرمش مهمان است

این حسین است که عالم همه دیوانه ی اوست
او چو شمعی است که جانها همه پروانه ی اوست [6]
شرف میکده از مستی پیمانه ی اوست
هر کجا خانه عشق است همه خانه ی اوست
حالیا خیمه گهش بزمگه رندان است
امشبی را شه دین در حرمش مهمان است

سرخوش از سُکرِ سر اندازِ هو الله احد
دلبرِ دل شده در دامن الله صمد
نغمه «شور حسینی» [7] است که بگذشته ز حد:
«می وصلی بچشان تا در زندان ابد»
بشکنم، شور شرابی که چنین جوشان است [8]
امشبی را شه دین در حرمش مهمان است

محرمان حلقه زده در پی پیغامی چند:
«چشم اِنعام مدارید ز اَنعامی چند»
«فرصتِ عیش نگه دار و بزن جامی چند»
که نمانده است ره عشق مگر گامی چند [9]
در بلاییم ولی عشق، بلا گردان است
امشبی را شه دین در حرمش مهمان است

امشب است آنکه «ملایک در میخانه زدند
گل آدم بسرشتند و به پیمانه زدند»
«با من راه نشین باده ی مستانه زدند»
«قرعه فال به نام من دیوانه زدند» [10]
یوسفِ فاطمه را ننگِ جهان زندان است
امشبی را شه دین در حرمش مهمان است

هان که گوی فلکِ صدق به چوگان من است
ساحت کون و مکان عرصه ی میدان من است
دیده ی فتح ابد عاشق جولان من است
هر چه در عالم امر است به فرمان من است [11]
پیش ما آتش نمرود گلِ بستان است
امشبی را شه دین در حرمش مهمان است

«هان و هان ناقه ی حقیم» مجویید حیل
«تا نبرد سرتان را سرِ شمشیرِ اجل»
«پیش جان و دل ما آب و گلی را چه محل؟»
«کار حق کُن فَیَکون است نه موقوف علل» [12]
بی فروغ رخ او، جان و جهان بی جان است
امشبی را شه دین در حرمش مهمان است

ظهر فردا عملِ مذهب رندان بکنم
«قطع این مرحله با مرغ سلیمان» بکنم
حمله بر شعبده از دولت قرآن بکنم
«آنچه استاد ازل گفت بکن»، آن بکنم [13]
عاقبت خانه ظلم است که آن ویران است
امشبی را شه دین در حرمش مهمان است

«نقدها را بود آیا که عیاری گیرند
تا همه صومعه داران پی کاری گیرند» [14]
و به تاریکی شب ره به کناری گیرند
صادقان زآینه ی صدق، غباری گیرند [15]
صحنه ی مشهد ما صحن نگارستان است
امشبی را شه دین در حرمش مهمان است

گفت عباس که: من از سر جان برخیزم
از «سر جان و جهان دست فشان برخیزم»
«از سر خواجگی کون و مکان برخیزم»
من «ببویت ز لحد رقص کنان برخیزم» [16]
این چه روح است و کرامت که در این یاران است [17]
امشبی را شه دین در حرمش مهمان است

در شب قتل، مگر بی سر و سامان زینب
«داشت اندیشه ی فردای یتیمان، زینب» [18]
گفتی از یادِ پریشانی طفلان، زینب
چنگ می بُرد به گیسوی پریشان، زینب
این چه حالی است که در خوابگه شیران است؟
امشبی را شه دین در حرمش مهمان است

ظهر فردا، قد رعنای حسین است کمان
باز جوید شه بی یار ز عباس نشان
ز علمدارِ خود آن خسرو شمشاد قدان
«که به مژگان شکند قلب همه صف شکنان» [19]
قرص خورشید هم از خجلت او پنهان است
امشبی را شه دین در حرمش مهمان است

علی اکبر به اجازت ز پدر خواهشمند:
صبر از این بیش ندارم، چه کنم تا کی و چند؟
جان به رقص آمده از آتش غیرت چو سپند
بوسه ای بر لب خشکم بزن ای چشمه ی قند
دستی اندر خم زلفی که چنین پیچان است [20]
امشبی را شه دین در حرمش مهمان است

«او سلیمان زمان است که خاتم با اوست»
«سر آن دانه که شد رهزن آدم با اوست»
نفس «همت پاکان دو عالم با اوست»
زخم شمشیر و سنان چیست؟ «که مرهم با اوست» [21]
پس چه رازی است که خنجر به گلو بُرّان است؟
امشبی را شه دین در حرمش مهمان است

شام فردا که رسد، زینبِ گریان و دوان
در هیاهوی رذیلانه ی آن اهرمنان
پرسد از پیکر صدچاکِ شهِ تشنه زبان
«که شهیدانِ که اند این همه خونین کفنان؟» [22]
جگر رود فرات از تف او سوزان است
امشبی را شه دین در حرمش مهمان است

ساربان است و بیابان و زنان بر شتران
خونِ خورشیدِ روانی به سر نیزه روان
اختران نیزه سوارانِ شبِ راهروان
ماه و خورشید به هم ساخته، در هم نگران
پای در سلسله، سر سلسله ی مردان است
امشبی را شه دین در حرمش مهمان است

او که دربانی میخانه فراوان کرده است [23]
نوش پیمانه ی خون بر سر پیمان کرده است
اشک را پیرهنِ یوسفِ دوران کرده است
چنگ بر گونه زده موی پریشان کرده است
در دل حادثه مجموعِ پریشانان است
امشبی را شه دین در حرمش مهمان است

***
یارب این شام سیه را به جلالی دریاب
بال و پر سوخته را با پر و بالی دریاب
«تشنه ی بادیه را هم به زلالی دریاب» [24]
جشن دامادی جان را به جمالی دریاب
که عروسِ شرف از شوقِ حنابندان است
امشبی را شه دین در حرمش مهمان است
ظهر فردا بدنش زیر سم اسبان است
مکن ای صبح طلوع، مکن ای صبح طلوع

(دکتر احمد جلالی)

***
پی نوشت ها:
[1] نگاه کنید به غزل مولانا با مطلع: «یارب این بوی خوش از روضه جان می آید؟» (غزل 806، چاپ فروزانفر)
[2] همان
[3] نگاه کنید به غزل حافظ:
«زلف آشفته و خوی کرده و خندان لب و مست
پیرهن چاک و غزلخوان و صراحی در دست
برو ای زاهد و بر دُردکشان خرده مگیر
که ندادند جز این تحفه به ما روز الست»
و نیز:
«مطلب طاعت و پیمان و صلاح از من مست
که به پیمانه کشی شهره شدم روز الست
من همان دم که وضو ساختم از چشمه ی عشق
چار تکبیر زدم یکسره بر هر چه که هست»
[4] در منابع مشهور آمده است که آن شب امام و یاران او قرآن می خواندند و مناجات می کردند. «پس حسین تدبیرها بکرد و... و حسین قرآن همی خواند» (طبری، قیام سیدالشهداء، تصحیح محمد سرور مولایی، انتشارات بنیاد فرهنگ ایران، 1359، ص 25)؛ و نیز نگاه کنید به ابی مخنف، مقتل الحسین، ترجمه جودکی، چاپ اول، انتشارات معنا گرا، 1389، ص 183.
[5] نگاه کنید به غزل حافظ با مطلع: «یاد باد آنکه سر کوی توام منزل بود»
[6] تغییر کوچکی در بازگویی بیتی از یک نوحه ی قدیمی که می گفت:
«این حسین کیست که عالم همه دیوانه ی اوست
وین چه شمعی است که جانها همه پروانه ی اوست»
با این تغییر، ضمن رفع اشکالی وزن در مصرع اول، وجه توصیفی بیت نیز مناسب تر می نماید.
[7] در تعزیه ها زبان حال امام (ع) را اغلب در پایه شور می خوانده اند و دلیل نامگذاری های «شور حسینی» و یا «حسینی» برای گوشه های دستگاه شور همین است.
[8] اقتباس از بیتی از غزلی مشهور با مطلع «روزها فکر من این است و همه شب سخنم» که سراینده اش به روشنی معلوم نیست:
«مرغ باغ ملکوتم، نیم از عالم خاک
چند روزی قفسی ساخته اند از بدنم
می وصلی بچشان تا در زندان ابد
از سرِ عربده مستانه به هم درشکنم»
[9] نگاه کنید به غزل حافظ با مطلع: «حسب حالی ننوشتیم و شد ایامی چند»
[10] نگاه کنید به غزل مشهور حافظ با مطلع: «دوش دیدم که ملایک در میخانه زدند»
[11] نگاه کنید به غزل حافظ با مطلع: «خسروا گوی فلک در خم چوگان تو باد»
[12] نگاه کنید به غزل مولانا با مطلع: «شتران مست شدستند ببین رقص جمل» (غزل 1344).
[13] نگاه کنید به غزل حافظ با مطلع: «سال ها پیروی مذهب رندان کردم»
[14] مطلع غزل حافظ
[15] مورخان گفته اند که یزیدیان در عصر روز پنج شنبه نهم محرم سال 61، تاسوعا، جنگ را آغاز کردند. امام (ع) تا فردا زمان خواست. در میان ذاکران عاشورا مشهور آن است که دلیل این مهلت طلبی، تدارک فرصتی شبانه برای راز و نیاز با خداوند بود. اما در روایت طبری در تاریخ کبیر که ترجمه ی آن که حدود 11 قرن پیش در دوره منصور بن نوح سامانی به انشای زیبای فارسی ابوعلی بلعمی تحریر شده است، نکته ای در بیان نیت واقعی امام (ع) از زمان خواهی آمده است که عمیقاً احترام انگیز و تکان دهنده است: «و آن شب حسین همه کار راست کرد و شمشیر نیکو کرد... پس حسین این مردمان را یکان یکان که به نصرت او آمده بودند، بنشاند و همه مهتران و بزرگان بودند و ایشان را خطبه کرد و گفت آنچه بر شما بود کردید و من شما را نه به حرب آوردم، اکنون حرب پیش آمد و من از جان خویش نومید گشتم و شما را از بیعت خویش بحل کردم. شما بازگردید و بروید و مرا امشب زمان خواستن بکار نبود، از بهر شما خواستم تا هر که خواهد رفتن، برود.» (طبری، ص 24). امام (ع) می خواست با استفاده از تاریکی شب، امکان یک تصمیم آزاد و دور از هرگونه تحمیل پنهانی را در اختیار آنانی که به رهایی از معرکه می اندیشیدند بگذارد. به محترمانه ترین شکلی « نقدها» را عیار گرفت تا آنانکه اهل ایستادگی در آن معرکه نیستند و یا مزاج صومعه داری دارند، برخیزند و پی کار خود بروند.
[16] نگاه کنید به غزل مشهور حافظ با مطلع: «مژده وصل تو کو کز سر جان برخیزم»
[17] در مقاتل آمده است که پس از صحبت امام (ع) در شب عاشورا و برداشتن بیعت از خاندان و یاران، نخستین پاسخ از عباس بن علی (ع) برآمد که گفت که هرگز حسین را تنها نخواهد گذاشت و آنگاه دیگران هم همین را گفتند (نگاه کنید به ابی مخنف، ص 180؛ طبری، ص 24)؛ و از گفتار امام در آن شب آمده است که فرمود: یاران و خاندان من به راستی و وفا بی مانندند. ( نگاه کنید به ابی مخنف، ص 179).
[18] تغییری در بازگوئی بیتی از یک نوحه ی قدیمی که می گفت:
«در شب قتلِ حسین، بی سر و سامان زینب
داشت اندیشه ی فردای یتیمان زینب»
تا هم اشکالِ وزن در مصرع اول حل شود و هم درماندگی و تزلزل تداعی نشود؛ چرا که در عین آنکه بی سر و سامانی فردا پیش روی بود، ضعف و سرگشتگی حاکم نبود؛ چنانکه برخوردِ فخیمِ آن شبِ امام (ع) و یارانِ او نشان می دهد. به روایت طبری، در آن شب در پی زمزمه اشعاری توسط امام (ع) که حکایت از شهادت او می کرد، علی بن حسین (ع) و زنان بگریستند؛ «حسین در خیمه شد و گفت مگریید که نه جای گریستن است، دشمن هم پهلوی ماست، شاد شود» (طبری، ص 24). به روایت ابی مخنف، حسین (ع) گفت: «خواهرم، تقوای خدا پیشه کن و از او تسلی بخواه، تو را سوگند می دهم که برای من گریبان چاک مده و زاری و شیون مکن» (ابی مخنف، ص 182). همچنین آنچه در منابع از عکس العمل مسئولانه ی بانوی کربلا و حتی دلداری دادن او به علی بن حسین (ع) آمده است نشان می دهد چشم انداز بی سر و سامانی، او را از ایفای مسئولیتش در مواجهه با پریشانی طفلان و فردای یتیمان باز نداشت. برخورد او با عبیدالله بن زیاد و یزید نیز مؤید تراوش روح عزت مندی در عین دردمندی است.
[19] نگاه کنید به غزل حافظ با مطلع: «شاه شمشادقدان، خسرو شیرین دهنان»
[20] اشاره به نقل ذاکرین امام (ع) است که: علی اکبر اجازه میدان خواست و به دفاع پدر رفت؛ پس از مدتی از میدان بازگشت و از تشنگی خود با امام (ع) گفت و امام لبان او را بوسید.
[21] نگاه کنید به غزل حافظ با مطلع: «آن سیه چرده که شیرینی عالم با اوست»
[22] باز هم نگاه کنید به غزل حافظ با مطلع: «شاه شمشادقدان، خسرو شیرین دهنان»
[23] نگاه کنید به غزل حافظ با مطلع: «سالها پیروی مذهب رندان کردم»، و نیز غزل او با مطلع: «ز دلبری نتوان لاف زد به آسانی»
[24] نگاه کنید به غزل حافظ با مطلع: «ای که مهجوری عشاق روا می داری»

 منبع: خون بها

 

مطالب مرتبط:

عباس؛ الگوی رشادت و شجاعت

پیامبران خدا و سرزمین کربلا

فرا رسیدن تاسوعا و عاشورای حسینی تسلیت باد

چهل حدیث درباره امام حسین(ع)

تقویم و مناسبتهای ماه محرم

سلام ما به حسین و به قبله‌گاه نمازش 

تاسوعا و عاشورای حسینی 

مذهبی 

در عرض 5 ثانیه جواب درست را بدهید (تست هوش)

$
0
0


1=بعضی از ماهها 30 روز دارند بعضی 31 روز چند ماه 29 روز دارد؟


2=اگر دکتر به شما 3 قرص بدهد و بگوید هر نیم ساعت 1 قرص بخور چقدر طول میکشد تا تمام قرصها خورده شود؟

3=من ساعت 8 شب به رختخواب رفتم و ساعتم را کوک کردم که 9 صبح زنگ بزند وقتی با صدای زنگ ساعت از خواب بیدار شدم چند ساعت خوابیده بودم؟


4=عدد 30 را به نیم تقسیم کنید وعدد 10 را به حاصل آن اضافه کنید چه عددی به دست می اید؟

5=مزرعه داری 17 گوسفند زنده داشت تمام گوسفند هایش به جز 9 تا مردند چند گوسفند زنده برایش باقی مانده است؟


6=اگر تنها یک کبریت داشته باشید و وارد یک اتاق سرد و تاریک شوید که در آن یک بخاری نفتی یک چراغ نفتی و یک شمع باشد اول کدامیک را روشن میکنید؟

7=فردی خانه ای ساخته که هر چهار دیوار آن به سمت جنوب پنجره دارد خرسی بزرگ به این خانه نزدیک میشود این خرس چه رنگی است؟


8=اگر 2 سیب از 3 سیب بردارین چند سیب دارید؟

9=حضرت موسی از هر حیوان چند تا با خود به کشتی برد؟


10=اگر اتوبوسی را با 43 مسافر از مشهد به سمت تهران برانید و در نیشابور 5 مسافر را پیاده کنید و 7 مسافر جدید را سوار کنید و در دامغان 8 مسافر پیاده و 4 نفر را سوار کنید و سرانجام بعد از 14 ساعت به تهران برسید حالا نام راننده اتوبوس چیست؟

پاسخ ها در ادامه مطلب...

پاسخ تست ها

1= تمام ماهها حداقل 29 روز را دارند
2=یک ساعت( شما یک قرص را در ساعت 1 و دیگری را درساعت 1/5و بعدی را در ساعت 2 می خورید)
3=ساعت کوکی نمیتواند شب و روز را تشخیص دهد پس به اولین ساعت 9 که برسد زنگ میزند که ساعت 9 شب است
4=70(تقسیم بر نیم معادل ضرب در 2 است)
5=9 گوسفند
6=کبریت
7=سفید چون خانه ای که هر چهار دیوارش رو به سمت جنوب پنجره داشته باشد باید در نوک قطب جنوب باشد
8=2سیب
9=هیچ(حضرت نوح بود نه حضرت موسی)
10=خوب خودتونید دیگه (نام خودتان)

 

مطالب مرتبط:

تست هوش

معما جالب بیل گیتس برای استخدام در مایکروسافت

معما را حل کن

معما و تست روانشناسی

داستان معمای بدهکاری کشاورز

خواندنیهای جالب 


داستان معمای بدهکاری کشاورز

$
0
0

روزگاری یک کشاورز در روستایی زندگی می کرد که باید پول زیادی را که از یک پیرمرد قرض گرفته بود، پس می داد.کشاورز دختر زیبایی داشت که خیلی ها آرزوی ازدواج با او را داشتند. وقتی پیرمرد طمعکار متوجه شد کشاورز نمی تواند پول او را پس بدهد، پیشهاد یک معامله کرد و گفت اگر با دختر کشاورز ازدواج کند بدهی او را می بخشد، و دخترش از شنیدن این حرف به وحشت افتاد و پیرمرد کلاه بردار برای اینکه حسن نیت خود را نشان بدهد گفت :  اصلا یک کاری می کنیم، من یک سنگریزه سفید و یک سنگریزه سیاه در کیسه ای خالی می اندازم، دختر تو باید با چشمان بسته یکی از این دو را بیرون بیاورد. اگر سنگریزه سیاه را بیرون آورد باید همسر من بشود و بدهی بخشیده می شود و اگر سنگریزه سفید را بیرون آورد لازم نیست که با من ازدواج کند و بدهی نیز بخشیده می شود، اما اگر او حاضر به انجام این کار نشود باید پدر به زندان برود.

این گفت و گو در جلوی خانه کشاورز انجام شد و زمین آنجا پر از سنگریزه بود.در همین حین پیرمرد خم شد و دو سنگریزه برداشت.دختر که چشمان تیزبینی داشت متوجه شداو دو سنگریزه سیاه از زمین برداشت و داخل کیسه انداخت. ولی چیزی نگفت !سپس پیرمرد از دخترک خواست که یکی از آنها را از کیسه بیرون بیاورد.تصور کنید اگر شما آنجا بودید چه کار می کردید ؟

چه توصیه ای برای آن دختر داشتید ؟

اگر خوب موقعیت را تجزیه و تحلیل کنید می بینید که سه امکان وجود دارد :

۱ـ دختر جوان باید آن پیشنهاد را رد کند.

۲ـ هر دو سنگریزه را در بیاورد و نشان دهد که پیرمرد تقلب کرده است.

۳ـ یکی از آن سنگریزه های سیاه را بیرون بیاورد و با پیرمرد ازدواج کند

تا پدرش به زندان نیفتد.لحظه ای به این شرایط فکر کنید.معضل این دختر جوان را نمی توان با تفکر منطقی حل کرد.

به نتایج هر یک از این سه گزینه فکر کنید، اگر شما بودید چه کار می کردید ؟!

و این کاری است که آن دختر زیرک انجام داد :
دست خود را به داخل کیسه برد و یکی از آن دو سنگریزه را برداشت و به سرعت و با ناشی بازی، بدون اینکه سنگریزه دیده بشود، وانمود کرد که از دستش لغزیده و به زمین افتاده. پیدا کردن آن سنگریزه در بین انبوه سنگریزه های دیگر غیر ممکن بود.در همین لحظه دخترک گفت : آه چقدر من دست و پا چلفتی هستم ! اما مهم نیست. اگر سنگریزه ای را که داخل کیسه است دربیاوریم معلوم می شود سنگریزه ای که از دست من افتاد چه رنگی بوده است….

و چون سنگریزه ای که در کیسه بود سیاه بود، پس باید طبق قرار، آن سنگریزه سفید باشد. آن پیرمرد هم نتوانست به حیله گری خود اعتراف کند و شرطی را که گذاشته بود به اجبار پذیرفت و دختر نیز تظاهر کرد که از این نتیجه حیرت کرده است.نتیجه ای که ۱۰۰ درصد به نفع آنها بود.

۱ـ همیشه یک راه حل برای مشکلات پیچیده وجود دارد.

۲ـ این حقیقت دارد که ما همیشه از زاویه خوب به مسایل نگاه نمی کنیم.

۳ـ هفته شما می تواند سرشار از افکار و ایده های مثبت و تصمیم های عاقلانه باشد

 

مطالب مرتبط:

تست هوش

معما جالب بیل گیتس برای استخدام در مایکروسافت

معما را حل کن

معما و تست روانشناسی

در عرض 5 ثانیه جواب درست را بدهید (تست هوش)

خواندنیهای جالب 

تمجید علی کریمی از سینمای ایران و اصغر فرهادی

$
0
0
 اگر دوماه قبل ورزشکاران معروفی مثل کریم باقری ،مهرداد میناوند ،هادی ساعی ،امیر رضا خادم و محمود میران در یک اتفاق قابل توجه در اکران خصوصی یکی از تحسین شده ترین فیلمهای چند سال اخیر یعنی «یه حبه قند» رفته بودند به نظر می رسد این روزها بازار اظهار نظر های جالب و متفاوت فوتبالیست های مشهور درباره سینماگران مطرح بسیار داغ شده است .
اگر فیلمی چون یه حبه قند از نظر بازیکنی چون کریم باقری فیلم خوبی دانسته شده بود حالا بازیکن محبوب دیگری مثل علی کریمی به تمجید از فیلم های سینمای ایران به خصوص فیلم های اخیر اصغر فرهادی پرداخته و در اظهار نظر دیگری مجتبی جباری به تمجید از بازی پرویز پرستویی پرداخته است .
  
تمجید علی کریمی از سینمای ایران و اصغر فرهادی

اما علی کریمی به تازگی در مصاحبه‌ای با نشریه آینده روشن در اظهار نظر جالبی گفته بود : «از آقای فرهادی تنها دوفیلم درباره الی و جدایی نادر ازسیمین را دیده‌ام که هردو به نظرم جالب بودند . در عین سادگی بسیار پیچیده بوده و به شکل عالی به موضوع دروغ بین آدم بزرگ‌ها و توجیه آن میان خودشان پرداخته بود. به نظرمن ،هر ایرانی که باعث سربلندی نام ایران در هر گوشه‌ای از جهان شود محترم است . آقای اصغر فرهادی و کارگردان‌های خوب دیگری که سینما را خوب می‌شناسند توانسته‌اند اعتبار نام ایران را در آن طرف آب‌ها بالا ببرند ،این کار کار کمی نیست .»

هدیه کریسمس گوگل

$
0
0

موتور جستجوی گوگل، در اقدامی جالب به مناسبت فرارسیدن جشن کریسمس، طراحی خاصی انجام داده است.

برای دیدن این قابلیت جالب، کافی است جمله (Let It Snow) را در این موتور جستجو تایپ کرده و دکمه اینتر را فشار دهید.

شما به صفحه ای راهنمایی خواهید شد که در آن برف می‌بارد و در عرض چند ثانیه صفحه شما با بخار پوشیده شده و در صورت تمایل به دیدن محتویات صفحه، باید موس را کلیک کرده و درگ نمایید (موس را کلیک کرده و حرکت دهید) . انگار که بخواهید با انگشت روی شیشه مه گرفته شکلی بکشید!

مطالب مرتبط:

خواندنیهای جالب 

بیوگرافی و مصاحبه با حمیدرضا قلی پور قهرمان ووشو جهان

$
0
0

بیوگرافی و مصاحبه با حمیدرضا قلی پور قهرمان ووشو ایران و جهان (درخواستی کاربران)

نام:حمیدرضا قلی پور(HamidReza Gholipour)

کشور:ایران

شهر:کرج

قد:حدود 192cm

وزن:85kg

سن:23

سبک:ووشو(ساندا)

افتخارات:

نقره رقابتهای جام پارس (تهران)-2008

طلای مسابقات جوانان جهان مالزی-2006

طلای مسابقات بزرگسالان جهان چین-2007

نقره مسابقات جام جهانی چین- 2008

نقره مسابقات قهرمانی آسیایی ماکائو – 2009

طلای مسابقات وورلدرگیمز تایوان-2009

نقره مسابقات قهرمانی جهان کانادا- 2009

نقره المپیک هنرهای رزمی چین- 2010

طلای بازیهای آسیایی گوانگجو -2010

طلای مسابقات قهرمانی جهان ترکیه -2011

حمیدرضا قلی پور قهرمان ساندای جهان در وزن 85 کیلو با 23 سال سن به رکورد هایی در این رشته دست یافته که با توجه به شر ایط سنی که دارد در آینده می تواند بیش از پیش بر این رکورد بیفزاید و شمار مدال های جهانی اش را دست نیافتنی کند. 
طلای جوانان جهان در اولین حضور جهانی، دو طلا و یک نقره در 3 دوره حضور در مسابقات جهانی در رده بزرگسالان، طلای بازی های آسیایی گوانجو ،طلای بازی های جهانی،نقره المپیک هنر های رزمی ،نقره جام جهانی ونقره قهرمانی آسیا و ... عناوینی است که تنها توسط جوان شایسته و پر تلاشی همچون قلی پور به دست می آید . این رکوردها باعث شده تا چینی ها که خود را مالک این ورزش می‌دانند، وادار به تحسین قلی‌پور شوند. 
این جوان شایسته در مسابقات اخیر قهرمانی جهان در ترکیه نیز خوش درخشید و با پشت سر گذاشتن حریفان، یکی از 3 طلای ایران در این مسابقات را به نام خود ثبت کرد در زیر ماحصل گفتگ‌وی خبرنگار نیرو (گفتگو از عبدالقدیر آب‌پرور) را با قلی‌پور می‌خوانید: 

کیفیت مسابقات جهانی 
این مسابقات با شرکت 87 کشور ،14 تیم بیشتر از دوره قبل از نظر کمی قابل ملاحظه بود و تیم ها با استخدام مربیان چینی وسرمایه گذاری بسیار و با تشکیل اردوهای طولانی مدت و اکثرا با تیم کامل و تمام قوا و بهره جستن از بازیکنان مطرح خود، بر کیفیت مسابقات هم افزودند. 
وضعیت داوری مسابقات 
داوری ها در دو مورد مساله دار بود. در فرم دوئیلین حق ایران طلا بود اما ناداوری در مسابقات باعث شد تا این طلا به هنگ کنگ برسد ،طلای تالوی بانوان نیز از سوی داوران به ترکها هدیه شد تا کشور میزبان هم از طلا بی نصیب نباشد . غیر از این دو مورد مشکل خاص دیگری در رابطه با مسابقات وجود نداشت. 
برنامه برای آینده 
با توجه به اینکه طبق مقرارات جهانی فدراسیون وشو قهرمانان در 35 ساگی از حضور در مسابقات جهانی بازنشسته می شوند و از دنیای قهرمانی خدا حافظی می کنند، بنده در شرایط کنونی شش دوره دیگر می توانم در مسابقات قهرمانی جهان شرکت کنم .از همین رو در نظر دارم با کمک از پیشگسوتان و تجارب آنها برنامه ریزی دقیق در تمرینات به راه موفقیت آمیز خود در مسابقات جهانی ادامه داده و بر مدال های طلای جهانی خود بیفزایم. البته جدای از این مسایل فدراسیون وشو نیز می تواند نقش تعیین کننده ای در این موفقیت داشته باشد. 
نقش فدراسیون در پیشرفت باشگاه 
خدارا شکر که فدراسیون وشو برای تیم های پایه اهمیت قائل است به همین دلیل است که تمامی ملی پوشان حاضر از تیم ملی جوانان به تیم ملی بزرگسالان راه یافته اند هم اکنون تیم ملی وشو با میانگین سنی 22 سال یکی از جوان ترین تیم های ملی در کشورمان است که این نیز امتیاز بسیار خوبی محسوب می شود. 
در کل فدراسیون وشو در راه موفقیت تیم ملی از هیچ چیز کم نگذاشته و تمام نیاز ها را بر آورده ساخته است . اردو هارا به موقع برگزار و امکانات لازم را در اختیار مربیان و ملی پوشان قرار داده است. الحمدالله بچه ها هم با کسب مدال های مربوط در مسابقات جهانی جبران این تلاش ها را کردند . 

طلای گوانجو با کتف شکسته 
در بازی های گوانجو در همان بازی اول در مقابل حریف هندی کتفم از جا درآمد و در ادامه مسابقات و در نیمه نهایی کاملا شکست و دستم از کار افتاد . 
اما تا پایان با همان یک دست سالم ادامه دادم و به لطف خدا مدال طلا گرفتم .در بازی نیمه نهایی و فینال نیز دوبار بازی متوقف و پزشکان به مداوای آن پرداختند خوشبختانه با عمل جراحی موقتی که بعد از بازی ها بر روی کتفم انجام شد سلامت کامل خود را باز یافتم . 
قلی پور ومسابقات حرفه ای ووشو 
سال گذشته در اولین دوره المپیک رزمی در چین یکی از موسسه های حرفه ای کشور چین که از نزدیک شاهد بازی های المپیک رزمی در این کشور بود و در این بازی ها چهره های شاخص را شناسایی و با آنها مذاکره می کرد نماینده شان با تایید بازی های من مرا به شرکت در مسابقه های حرفه ای ساندای چین دعوت نمود. نماینده این شرکت با مربی تیم ملی در مورد حضورم در مسابقات حرفه ای مذاکره نمود و اظهار داشت بازی های من مورد تاییدشان است و خواهان حضورم دربازی های حرفه ای نیز می باشند اما هم زمانیه این مسابقات حرفه ای با گوانجو و سپس با آسیب دیدگی کتفم مانع شرکتم در مسابقات حرفه ای چین گردید . 
مسابقات حرفه ای سلطان رینگ 
همه ساله مسابقات حرفه ای سلطان رینگ در چین برگزار می شود که بهترین های هر کشور در مسابقات جهانی که مدال های جهانی طلا و نقره کسب کرده اند در چند وزن به این مسابقات دعوت می شوند اگر در سال جاری دعوت نامه ای برای شرکت در این مسابقات برایم ارسال شود احتمالا حضور خواهم یافت. 
قلی پور در کسب رکورد ناک اوت 
در دو دوره حضور در مسابقات جهانی 2009 کانادا و 2011 ترکیه رکورد بیشترین ناک اوت در مسابقات به خود اختصاص داد.من در راه کسب این پیروزی ها زدن ضربات پا به سر حریفان و استفاده صحیح و به موقع از ضربات پاهایم بوده است . که در اکثر مسابقات به این حربه حریفان را ناک اوت کرده ام در کانادا3 پیروزی ناک اوت و در ترکیه نیز 2 پیروزی هایم با ناک اوت بوده و همان طور که گفتید می شود این پیروزی ها را یک رکورد خوب برایم محسوب کرد . 
رمزموفقیت در 23 سالگی 
به نظر خودم مهمترین عوامل در رمز موفقیتم در کسب این عناوین و تداوم بخشیدن آنها اعتماد به نفس ،پشتکار و تدبیر عواملی بودند که در راه به دست اوردن این موفقیت ها به کار بستم. البته به اضافه تمرینات مداوم و پر ثمری که زیر نظر مربیان مخصوص مربیان چینی که با حضور خود در کشورمان تحول بزرگی در ووشو ایران ایجاد کردند . ضمن اینکه در این را ه نباید از زحماتی که قاسم مرادی مربی شخصی ام و فرهاد فتحی مربی سابق تیم ملی برایم کشیدند بی تفاوت بگذرم . 
قلی پور و زندگی خصوصی در چند جمله 
گفته می شود متولدین تیر را تا اکنون کسی نتوانسه بشناسد به طوری که خودم هم نتوانستنم خودم را بشناسم. من بیشتر وقت خود را با خانواده ام می گذرانم و بقیه اوقات را با دوستان و در دانشگاه با همکلاسیان. 
درس های دانشگاه 
با توجه به تمرینات و حضور در مسابقات مختلف رسیدن به درس ها سخت است از آنجا که همکلاسیهای خوبی دارم برایم در زمان غیبت جزوه جمع می کنند و در درس ها کمکم می کنند. 
ووشو در المپیک 
ووشو به احتمال زیاد در سال 2020 رشته المپیک می شود این رشته در حال حاضر در بیش از 100 کشور دارای فدراسیون است و فعالیت می کند که این امر تاثیر بسیار زیادی در المپیکی شدن آن دارد. 
رابطه با مسلم سالیکف 
با سالیکف پر افتخار ترین ووشو کار حال حاضر جهان دوست و رفیق هستم حداقل یک روز در میان از طریق اینترنت با ایشان در ارتباطم. در مسابقات جهانی ترکیه هم ایشان با من هماهنگ کرد و گفت حیف است در یک وزن باشیم و یکی از ما طلا را از دست بدهد به همین خاطر ایشان به یک وزن پایین تر رفت و در 80 کیلو شرکت کرد و هردو در جهانی رفتیم وطلا گرفتیم . 

مطالب مرتبط:

دانلود ویدئو مبارزه ساندا "حمیدرضا قلی پور" در ووشو جهانی ترکیه

ووشو 

بررسی آثار برگزیده سینمای جهان و ایران

$
0
0

در ویژه نامه چاپ شده در شمار 400 ماهنامه فیلم فهرست منتخبی از بهترین آثار سینمایی ایران و جهان منتشر شد که با انتخاب 92 منتقد سینمایی کشور و در طی رای گیری های ده سال یک بار این نشریه معتبر و باسابقه کشورمان، بدون تردید از مهمترین لیست های موجود برای علاقه مندان سینما به شمار می رود. بررسی این آثار برجسته و تماشای مجدد برخی از نمونه های کلاسیک همان قدرلازم است که توجه به عوامل تاثیر گذرا بر هویت فرهنگی یک جامعه. حتی می توان گفت که تعدادای از این آثار سینمایی به خصوص فیلم های ساخته شده در کشورمان، همان هویت فرهنگی هستند که معمولا درباره آن بسیار صحبت می شود. در هریک از این دو فهرست خارجی و ایرانی ده فیلم اول و برگزیده فهرست را انتخاب کرده ایم تا جداگانه به بررسی هر کدام بپردازیم:

1.سرگیجه (آلفرد هیچکاک)


دامنه شهرت آلفرد هیچکاک در دهه شصت تقریبا به سراسر جهان رسیده بود. دو رمان نویس فرانسوی که متوجه شده بودند هیچکاک به آثارشان علاقه مند شده، داستان سرگیجه را فقط برای جلب نظر او می نویسند. یعنی سرگیجه نه یک داستان سفارشی که نمونه ای است از تلاش ادبیات برای دست یافتن به ارج و قرب سینما. سرگیجه یک فیلم معمایی و روانشناختی است. اثری از کارگردانی که در ایجاد حس دلهره و تعلیق در تماشاگرانش یک استاد تمام عیار است. اسکاتی شخصیت اول فیلم است که به عنوان یک کارآگاه خصوصی استخدام شده تا زنی را تعقیب کند. به نظر می رسد که زن یک نوع آشفتگی روحی دارد. در جریان تعقیب اسکاتی با او رو به رو می شود و در جریان گفتگو با او متوجه می شود که انگار روح شخص دیگری در کالبد او حلول کرده است. فیلم با ظرافت های بصری ویژه اش و شکل روایت داستان تماشاگر را به این باور می رساند که کاراکتر این زن یک موجود تناسخ یافته است که آشفتگی روح او باعث شده که زندگی عجیب و غریب و در عین حال دلگیری داشته باشد. در عین حال یک مشخصه بارز از ابتدای فیلم وجود داشته و آن آشنایی ما با مشکلات روحی شخصیت کارآگاه است. اسکاتی مبتلا به نوعی از سرگیجه ست که در ارتفاع رخ می دهد. در صحنه ای از فیلم می بینیم که او حتی بالای یک صندلی هم نمی تواند تعادل خود ار حفظ کند. در واقع می شود گفت که فیلم سرگیجه مجموعه ای بی نظیر از مشکلات روانی انسان ها را به تصویر می کشد؛ افسردگی، وسواس، احساس گناه، فقدان هویت، هذیان و انواع و اقسام روان پریشی های دیگر. داستان فیلم به شیوه ای کاملا منحصر به فرد وضعیت روانی شخصیت اسکاتی را با وضعیت تناسخ روحی آن زن ترکیب می کند تا تعلیق و ضربه موجود در انتهای فیلم تاثیری دو چندان داشته باشد.


2.همشهری کین (اورسن ولز) 

تماشاگران سینما در سال 1941 شخصیت چارلز فاستر کین را در این فیلم بسیار نزدیک به یک شخصیت مشهور در آمریکا می دیدند؛ مالک روزنامه و سرمایه گذاری به نام ویلیام راندولف هرست. کین هم همچون هرست یک غول مسلم در عرصه اقتصاد و ارتباطات عصر خود به حساب می آمد و با تکیه بر جاه طلبی اش تا مرز کاندیداتوری انتخابات ریاست جمهوری هم پیش می رود. فیلم از دوران کودکی کین آغاز می شود، ازجایی که گزارشگری به نام تامپسن شروع می کند به نوشتن درباره او، فیلم از زمان حال به عقب باز می گردد و در واقع از اولین نمونه هایی است که از آن پس فلاش بک را در روایات سینمایی به یک روش معمول تبدیل می کند. فیلم همچنین شاید اولین نمونه تاریخ سینما باشد که مبنای داستانش را بر یک شخصیت پیچیده استوار کرده و به تاثیر او بر روی سایر کاراکترها می پردازد. کین با ثروتی که از قیمش به دست آورده در جوانی امتیاز یک روزنامه مشهور را می خرد اما جاه طلبی های او خیلی زود سرانجام ناخوشایندی می یابد و عاقبت ورشکست می شود. درست بعد از ورشکستگی او فیلم دوباره به زمان حال باز می گردد تا به شخصیت تامپسن بپردازد و نشان دهد آنچه که در واقع روایت را پیش می برد همین شخصیت خبرنگار است. سپس شخصیت همسر کین یعنی سوزان وارد ماجرا می شود که می خواهد یک خواننده اپرا شود. اما سرمایه گذاری های همسرش نمی تواند او را به یک خواننده مشهور تبدیل کند. در نهایت اختلاف این دو بر سر همین موضوع و مسائل دنباله دارش منجر به جدایی سوزان از کین می شود. فیلم جدا از تامپسن چند راوی دیگر هم دارد که در زمان های کمتری از فیلم دریچه جدیدی از زندگی شخصی کین را برایمان باز می کنند. یکی از همین روای ها خود سوزان است. سبک روایی و خلاقیت های بصری فیلم آن هم در دوره کلاسیک به بهترین شکل نشان می دهد که چگونه غرور یک جوان آرمان گرا و جسور چطور به عاملی برای سرخوردگی اش بدل می شود. با همه اینها همشهری کین به عنوان شاهکار اورسن ولز جوان، در دروان خودش چندان درک نشد و سال های بعد به راس فهرست آثار برگزیده سینمایی رسید. به واقع می شود گفت که ولز نابغه ای بود که همیشه جلوتر از زمان خودش می ایستاد. 
3.داستان توکیو (یاسوجیرو ازو)
نباید از قرار گرفتن یک فیلم از سینمای ژاپن در جایگاه سوم این فهرست چندان تعجب کرد. جدا از اینکه سینمای ژاپن فیلمسازانی نظیر ازو و آکیرا کوروساوا را به جهان معرفی کرده است فیلم داستان توکیو هم خود یک نمونه منحصر به فرد از سینمای ژاپن به حساب می آید. زمانی که این فیلم در سال 1953 به نمایش درآمد تماشگران غربی هرگز نمی توانستند تصور کنند که یک فیلم ژاپنی تا این اندازه خلاقانه و تاثیرگذار باشد. روایت و تاثیر داستان در این فیلم خلاف تمام قواعد سینمای کلاسیک به تصویر کشیده می شود. در این فیلم وضعیت یک خانواده ژاپنی را می بینیم که پدر بزرگ و مادر بزرگ این خانواده در آن به عنوان شخصیت های اصلی مطرح می شوند. اما هنگامی که مادربزرگ بیمار می شود ما وقتی از این واقعه مطلع می شویم که تلگرافی به دست پسر و دختر خانواده رسیده است. در حالی که شکل روایت در فیلم به گونه ای است که ما باید نحوه بیمار شدن مادربزرگ را می دیدم اما این اتفاق نمی افتد تا به این ترتیب مخاطب غافلگیر شود. فیلم در تمام دقایق خود به لحاظ سبک روایی در نقطه مقابل الگوهای هالیوودی قرار می گیرد. یعنی به جای آنکه تماشاگر را درگیر کنش های داستان کند تصاویری را به مخاطب خود نشان می دهد که از داستان و صحنه های مربوط به آن فاصله ای معنادار و آشکار دارد. عروس خانواده نوریکو شخصیتی است که پس از فهمیدن ماجرای بیماری مادربزرگ وارد داستان فیلم می شود اما ورود او به داستان هم با یک خلاقیت بصری کاملا منحصر به فرد اتفاق می افتد که نظیرش چندان درآثار سینمایی دیده نشده است. همان طور که گفته شد پدربزرگ و مادربزرگ در این خانواده از شخصیت های اصلی هستند و همه ماجرا درباره نقل مکان آنها به خانه عروسشان است اما جالب این است که چهره این دو کاراکتر در هیچ کجای فیلم با تمرکز قابل توجهی به تصویر کشیده نمی شود؛ یعنی فیلم داستان و شخصیت هایش را در سطحی پایین تر از خلاقیت های بصری اش جای داده است. 
4.کازابلانکا (مایکل کورتیز)
کازابلانکا نه تنها یکی از برجسته ترین آثار تاریخ سینما که از برترین فیلم های عاشقانه و رمانس سینمای جهان نیز به حساب می آید. داستان فیلم در زمان جنگ جهانی دوم رخ می دهد یعنی زمانی که اروپاییان با فرار از کشورهای خود به کازبلانکا می آمدند تا با بتوانند از آنجا به آمریکا بگریزند اما این کار منوط به اخذ ویزای خروجی از شهر بود که البته کار چندان آسانی هم به نظر نمی رسید. کافه ریک یکی از مکان های مشهور این شهر در فیلم به حساب می آید که شخصیتی به نام ریک بلن (با بازی ستاره سینمای کلاسیک همفری بوگارت) آن را اداره می کند. شخصیت های اصلی فیلم همگی انسان هایی شریف و محترمند که تنها در شرایط دشواری گرفتار شده اند. همین تصویر قابل باور و اصطلاحا خاکستری از کاراکترها یکی از مهمترین نقاط قوت فیلم کورتیز است. ریک یک کافه دار است که بنا به دلایلی نمی تواند به کشورخود یعنی آمریکا بازگردد و به واقع کازابلانکا را برای زندگی انتخاب کرده است. یک شب در کافه به زنی رو به رو می شود که در گذشته ای دور با او در پاریس آشنا شده است. آن دو در آن زمان به یکدیگر علاقه مند می شوند اما یک حادثه باعث جدایی آنها می شود. اکنون این زن ازدواج کرده و آشنایی سابق او با ریک باعث می شود که از او درخواست کند مقدمات فرارشان از شهر و حرکت به سوی آمریکا را فراهم کند. نحوه رو به رو شدن این دو دلباخته قدیمی با یکدیگر، دیالوگ هایی که میانشان در فصل های مختلف فیلم رد و بدل می شود و در نهایت تلاش هریک برای فداکاری و گذشت و در عین حال وفادار ماندن به تعهدات اخلاقی از داستان این فیلم یک ماجرای رویایی و مثال زدنی ساخته است. کازابلانکا در اکثر انتخاب های مردمی در رتبه اول قرار دارد و به واقع از محبوب ترین آثار تاریخ سینما به حساب می آید. هرچند که آثاری با مضمون عاشقانه معمولا چندان مورد توجه منتقدان قرار نمی گیرد. اما فیلم مایکل کورتیز از این لحاظ هم یک اثر منحصر به فرد و یگانه است چرا که همواره مورد علاقه منتقدان نشریات سینمایی بوده است.  
5.هفت سامورایی (آکیرا کوروساوا)

وجود کارگردان هایی همچون ازو و کوروساوا و همچنین بازیگر برجسته ای مثل توشیرو میفونه در دهه پنجاه باعث شد که شهرت سینمای ژاپن بسیار افزایش پیدا کند و حتی مورد توجه منتقدان غربی نیز قرار گیرد. هفت سامورایی و راشامون از برترین آثار کوروساوا به حساب می آیند اما روایت حماسی کوروساوا از مبارزه سامورایی ها که فرهنگ تاریخی و خاص کشور ژاپن را به تصویر می کشد همواره در نظر عموم مردم و حتی منتقدان جذاب تر بوده است. فیلم داستان روستایی را روایت می کند که هر سال مورد حمله سارقان بی رحم منطقه قرار می گیرد. تنها چاره ای که به ذهن روستاییان می رسد استخدام چند سامورایی برای مقابله با آنها است اما روستاییان حتی پول زیادی هم برای پرداخت هزینه این مبارزان ندارند. اما در مرام سامورایی دفاع از مردم تنگ دست و مظلوم یک وظیفه به حساب می آید آنقدر که حتی حاضرند از جان خود هم برای این هدف بگذرند. کامبئی شخصیتی است که به عنوان رئیس گروه تصمیم می گیرد مبارزان را برای این دفاع جانانه و آرمان خواهانه جمع کند. او دو تن از افرادی را که قبلا با آنها همراه بوده انتخاب می کند و سپس به دنبال افراد دیگر می گردد. در این میان حتی یک اشراف زاده که خون سامورایی هم ندارد تلاش می کند تا نظر کامبئی را به خود جلب کند ودر نهایت او هم به گروه اضافه می شود. آخرین نفر شخصی است که هرگز به طور رسمی به گروه دعوت نمی شود اما به نوعی انگار خود را به گروه تحمیل می کند و نقش این شخصیت را ستاره سینمای ژاپن توشیرو میفونه بازی می کند. این نحوه جمع آوری اعضای گروه در واقع مقدمه ورود فیلم به داستان اصلی است که کارگردان از اینجا به بعد ماجرای درگیری های متوالی سارقان و این هفت سامورایی را به شکلی بسیار حماسی و فراموش ناشدنی ترسیم می کند. هفت سامورایی روایتی از فداکاری و ایستادگی انسان است. به همین دلیل است که هرگز از ذهن مخاطبان جدی سینما پاک نمی شود.  

6.دزد دوچرخه (ویتوریو دسیکا)


روایت واقع گرایانه و تلخ دسیکا از حاشیه نشینان شهری در ایتالیای سال 1948 یکی از معتبرترین آثار سینمایی جهان به حساب می آید. نماهایی مستند گونه از وضعیت اسف بار اجتماعی کشور پس از جنگ جهانی دوم و سقوط کامل فاشیست ها، فلاکت هایی تازه را به تصویر می کشد که همچنان حتی پس از سقوط دیکتاتوری همچون موسیلینی نیز ابعادی بسیار خشن و بی رحمانه از فقر اقتصادی و فرهنگی را به همراه دارد. در فیلم دزد دوچرخه، شخصیت اصلی مردی است به نام ریچی که به همراه زن و پسر کوچکش در حاشیه شهر زندگی می کند. ریچی متقاضی دریافت کار است و در همان ابتدا شغلی پیدا می کند که برای به دست آوردن آن باید دوچرخه هم داشته باشد. اگر در زمانی کوتاه نتواند این دوچرخه را تهیه کند، انبوه بیکارانی که در نوبت ایستاده اند این شغل را از او خواهند گرفت. هرچند که آنها با فروش وسایل خانه سرانجام به این شغل دست می یابند اما دوچرخه درهمان روزهای آغازین کار ریچی دزدیده می شود. دسیکا با صحنه هایی از متن خیابان های پایتخت که فقر و تنگدستی مردم را به نمایش می گذارد از پیش برای قابل باور بودن این دزدی زمینه لازم را فراهم کرده است. حتی وقتی ریچی برای یافتن دوچرخه اش در بازار مال خرها با یک مرد درگیر می شود تماشاگر می تواند هم به ریچی حق دهد و هم به شخص مقابلش. دسیکا جهانی را به مخاطبش معرفی می کند که در آن فقرا باید از هم بدزدند تا زنده بمانند. این حقیقتی تلخ و بسیار تکان دهنده است به ویژه زمانی که ریچی می تواند شخص دزد را شناسایی کند اما درخانه او نه تنها دوچرخه اش را نمی یابد بلکه او و خانواده اش را بسیار فقیرتر ازخود می بیند. همین امر موجب می شود که شخصیت ریچی به مرور زمان در برابر پسرش که همه جا همراه اوست نیز خرد شود. دوچرخه پیدا نمی شود و ریچی مقابل چشم های فرزند کوچکش اشک می ریزد. این تصویری است که اوج تلخی این اثر را به نمایش می گذارد. 
7.جاده (فدریکو فلینی)
فلینی بدون تردید از بزرگترین کارگردانان تاریخ سینمای ایتالیا و حتی جهان است که شهرتش با همین فیلم جاده آغاز می شود. فیلم حس وحالی شاعرانه و فضایی خیال انگیز دارد که رابطه عجیب دو شخصیت را دریک سیرک دوره گرد به تصویر می کشد. در سیرک یک دلقک وجود دارد به نام چلسومینا که دختری ریز نقش است و یک پهلوان درشت هیکل و زورمند به نام زامپانو که نقش آن را هم آنتونی کویین مشهور بازی می کند. چلسومینا شاد و پر تحرک و عاشق پیشه است اما زامپانو عبوس و بدخلق و انزواطلب. تضاد این دو کاراکتر اصلی در بیشتر دقایق فیلم ماجرا را پیش می برد تا اینکه مرد دیگری به نام فول به این معادله اضافه می شود. از این جا به بعد است که رفتار زامپانو هم کم کم تغییر می کند و از آن بی تفاوتی و سرد و بی روح به یک خشونت بی منطق و دیوانه وار می رسد. حسادت او در بعضی از دقایق فیلم ابعاد خطرناکی به خود می گیرد. نکته جالب این است که چلسومینا از شخصیت فول به عنوان یک الگو استفاده می کند و بیشتر در تلاش است که برخی از خصلت های فول را در زامپانو ایجاد کند. هرچند که زامپانو هم با فول بسیار بی رحم بوده است اما احساس چلسومینا به فول از جنس احساسی  است که خود زامپانو هم به چلسومینا دارد. چلسومینا هم نهایت دل رحمی خود را به زامپانو نشان می دهد تا شاید بتواند او را از این خودآزاری بی دلیل نجات دهد. کار فوق العاده فلینی در این امر خلاصه می شود که تماشاگرش را متعجب و غافلگیر می کند وگرنه هیچ نکته غیرقابل باوری در فیلم جاده وجود ندارد. هرچند که گاهی فضایی فیلم از واقعیت فاصله می گیرد و فانتزی می شود اما این بدون شک امتیاز اثر نشانه دار و مارک دار فلینی به حساب می آید.  
8.ریو براوو (هاوارد هاکس)
هاکس کارگردانی است که از متن یک سنت و روش سینمایی خاص به جهان معرفی شده است. او که ریوبراوو رادر سال 1959 ساخته به واقع با ساخت وسترن مشهور دیگری به نام صورت زخمی در سال 1932 به شهرت رسید. او وامدار سینمایی است که جان فورد استاد آن به حساب می آید(هرچند که دست کم جای یکی از فیلم هایش در این لیست خالی است!)با این حال هاکس هم نگاه ویژه خود را در سینمای هالیوود جستجو می کرد تا در ژانر وسترن شاهکاری مختص به خودش را خلق کند. آنچه در ماجرای ریوبراوو تعلیق داستانی ویژه ای ایجاد می کند موقعیت مخاطره آمیز یک کلانتر است. او شخصی را به جرم قتل بازداشت کرده است که به نوعی می توان گفت که از هرگونه آزار و ناراحتی مصونیت داشته است چه برسد به بازداشت در زندان کلانتری. متهم کلانترپسرمالک بزرگی است که نفوذ قابل توجهی در شهر دارد این دستگیری هرچند ناشی از خودسری و احتمال قریب به یقین قتل بوده است اما به نوعی اعلام جنگ با قدرت آن منطقه به حساب می آید که در ادامه ماجرا معلوم می شود توانایی اش درتبه کاری و جرم و جنایت نیز بسیار زیاد است! کلانتر ناچار است تا رسیدن سواره نظام  پسر را در زندان نگه دارد تا همه چیز شکل قانونی به خود بگیرد اما همین امر موجب یک تعلیق وهیجان مضاعف در داستان می شود. تماشاگر به خوبی می داند که تا آمدن سواره نظام باید منتظر رویارویی کلانتر و تبه کاران ثروتمند باشد. یک جور تقابل خیر و شر به مفهوم کلاسیک آن که افراد شخصیت مالک را در ستیزی نابرابر مقابل کلانتر تنهای شهر قرار می دهد. هرچند که می شود گفت در آثار وسترن آنچه بیش از هرچیز اهمیت دارد همین فضای غرب وحشی، گستره دید مخاطب از تصاویر و اصطلاحا عمق میدان تصاویر است نه شکل پرداخت شخصیت ها.  
9.توت فرنگی های وحشی (اینگماربرگمان)

در مجموعه آثار کلاسیک سینما فیلم های وجود دارند که عقاید و افکار فلسفی کارگردان را به نمایش می گذارند. توت فرنگی های وحشی بدون شک چنین تصویری از اینگمار برگمان فقید به مخاطب ارایه می کند. برگمان در این فیلم به وضوح تلاش کرده است که مخاطب در اثرش به کنکاش و جستجویی متفکرانه بپرداز تا مانند یک روانکاو به درون شخصیت اصلی فیلم نفوذ کند؛ کاری که برگمان در اثر مشهور دیگرش یعنی پرسونا هم انجام داده است که همان وادار کردن مخاطب است به تفکر عمیق تر درباره شخصیت های اثرش. ما رویاهای یک مرد سالخورده را در توت فرنگی های وحشی می بینیم که قرار است پس از سال های تحقیق پژوهش علمی در یک دانشگاه معتبر از او تقدیر شود. فیلم با یکی از کابوس های او شروع می شود که در خیابان متروک راه می رود و سپس با تابوت خودش رو به رو می شود. نگرانی این کاراکتر نه فقط به نحوه مواجهه با مرگ، که به گذشته پر فراز و نشیب او و حسرت ها و عقده هایش مربوط می شود. برگمان با تصاویر فیلمش کاری می کند که ما ضمیر ناخودآگاه این شخصیت را از طریق رویاها و کابوس هایش رد یابی کنیم. در عین حال همراهی عروس این شخصیت که با پسرش هم اختلاف دارد به ماجرا ابعاد تازه ای می دهد. او که یک پرفسور محترم و برجسته به حساب می آید در طول مسیرش برای آنکه به دانشگاه برسد باید زخم زبان ها و طعنه های گزنده عروسش را هم تحمل کند. در نهایت برگمان پرفسور را شخصیتی شکست خورده با زخم های لاعلاج روحی معرفی می کند. انسانی تنها و آزرده که جمله آخرین فردی را که در زندگی دوست داشته با اندوهی جانکاه و عمیق یادآوری می کند؛ آن زمان که عشق قدیمی اش هنگام خداحافظی به اومی گفت : فقط تورا دوست دارم، امروز، فردا و همیشه. 
10.سینما پارادیزو (جوزپه تورناتوره)


آخرین فیلم ازاین فهرست یک فیلم غیر کلاسیک است که در سال 1988 و در عصرجید سینما ساخته شده است اما حال و هوایی بر آن حکم فرماست که لذت تماشای یک فیلم قدیمی را به مخاطب می بخشد. فیلم تورناتوره بیش از هرچیز درباره خود سینما است، نه فقط سالنی که نام فیلم از آن گرفته شده که حتی درباره تاریخ سینما و لذت مخاطبان ادوار مختلف از این پدیده هنری. فیلم تورناتوره درباره سال های شروع  کار سالن های سینماست. آن صندلی های فلزی که کنار هم چیده می شد، امکانات محدود و آپارات های پر سرو صدا، آپاراتچی های سخت کوش و مهربان، سینمای صامت و حتی تبلیغات و قطعات مفصلی که پیش از آغاز فیلم برای افراد پخش می شد. سینما پارادیزو به این معنا یک فیلم نوستالژیک است که خاطرات افراد از سینما را زنده می کند. اما به معنای دیگر فیلم شخصیت هایی هم دارد که عشقشان بی سینما تبدیل به عشقی برای تداوم زندگی می شود؛ یک کودک به نام توتو و یک آپاراتچی به نام آلفردو. سالن سینمای آلفردو و اتاقک آپاراتش توتوی کوچک را کاملا مجذوب خود می کند. توتو کودکی و نوجوانی خود را در کنار آلفردو و در واقع در کنار سینما سپری می کند. می شود گفت که آلفردوی پیر نمادی از سینمای کلاسیک است. اتفاقی که باعث می شود بخشی از سالن سینما آتش بگیرد هم آلفردو را نابینا می کند و هم جهت زندگی توتو را تغییر می دهد. کمی بعد توتو که بزرگ تر شده و با نام اصلی اش یعنی سالواتوره خطاب می شود، به دختر جوانی علاقه مند می شود. اما دختر در روز قرار غیبت می کند و سالواتوره حتی بعد از یافتن آدرس خانه اش هم موفق به پیدا کردنش نمی شود. سال ها بعد ود سنین میان سالی او این دختر را در حالی می یابد که ازدواج کرده و دختری تقریبا مشابه با دوران جوانی خودش دارد. نکته مهم در این فیلم این است که شکست های عشقی افراد چه در عرصه سینما چه در حیطه زندگی چیزی از شخصیت آنها کم نمی کند و در نهایت جایگاه انسانی آنها را ارتقاء می دهد.

1.گوزن ها (مسعود کیمیایی)
آنچه که فیلم گوزن ها را در زمان خودش به فیلمی جریان ساز و حتی جنجال برانگیز بدل کرد جسارت فیلمساز در خلق موضوعاتی تازه بود که قبلا به این شکل هرگز در سینمای ایران به نمایش در نیامده بود. گوزن ها تصاویر، کاراکترها و بازی های بسیار درخشانی دارد و مسعود کیمیایی در فیلم خود توانسته با نوشتن یک داستان قدرتمند و منطق روایی آمیخته با شرایط اجتماعی مردم فقیر کشور در آن زمان یک شاهکار مسلم خلق کند. خانه ای که لوکیشن اصلی فیلم در اکثر دقایق آن است، محل زندگی افرادی است که با صاحبخانه طماع و فرصت طلبشان درگیرند و همیشه این امکان برای شان وجود دارد که تمامی اسباب و وسایلشان به خاطر عدم پرداخت اجاره به خیابان ریخته شود. کاراکتر اصلی یک مرد زخمی به نام قدرت است که از همان آغاز فیلم بازخم یک گلوله به سراغ رفیق دوران مدرسه اش در همین خانه می آید تا به او پناه دهد. تا اواسط فیلم دقیقا نمی دانیم که او به چه دلیل تیر خورده و از چه چیز می گریزد با این حال حضور او در خانه رفیقش یعنی سید ما را به سمت کاراکتر اصلی یعنی سید هدایت می کند. فیلم درباره احیای زندگی سید است که معتاد و زمین گیر شده و بعد از سال ها ارتکاب به جرم های گوناگون و ضربه زدن به جوانان از طریق پخش مواد، قرار است به خاطردیدار دوباره اش با رفیق قدیمی به ارزش های انسانی بازگردد. او در این جریان مجبور به انتقام کشی از موادفروش و صاحبخانه می شود و در نهایت به خاطر رفیقش از جان خود نیز می گذرد. دیالوگ های او در زمان درگیری با ماموران از به یادماندنی ترین دیالوگ های تاریخ سینمای ایران است. گوزنها یکی از ستایش‌شده‌ترین فیلم‌های تاریخ سینمای ایران است که نامش در اکثر فهرست های برگزیده منتقدان و تماشاگران ایرانی جای گرفته است. 
2.باشوغریبه کوچک (بهرام بیضایی) 
این فیلم در سال 68 و در تاریخی به تبعات ناخوشایند جنگ می پردازد که چنین نگاهی به هشت سال جنگ تحمیلی در آثار سینمایی وجود نداشت. شاید حتی بتوان گفت که آثار ضد جنگ بیشتر در زمان حال به نمایش در آمده اند ودر آن هنگام چنین اثری یک خرق عادت مسلم به حساب می آمد. قهرمان فیلم بهرام بیضایی یک کودک عرب است که فاصله جنوب تا شمال را طی کرده و به زنی به نام نایی پناه آورده است. همسر نایی هم یک رزمنده است و در صحنه جنگ حضور دارد به همین دلیل او بهتر می تواند درک کند که وضعیت روحی باشو چگونه است. باشو والدینش را در جریان جنگ از دست داده و حالا تنها همدمش زنی شده که حتی زبان او را هم نمی داند. صحنه ای مشهوردر این فیلم وجود دارد که در آن نایی و باشو در حال یادگیری زبان یکدیگرند. میان این دو پیوندی عاطفی شکل می گیرد که شاید هدف اصلی کارگردان از ساخت چنین فیلمی است؛ یعنی ستایش زندگی، عشق و آرامش در افرادی که هریک به نوعی از جنگ لطمه دیده اند. باشو غریبه کوچک بیش از سایرآثار بیضایی کارگردان فرهیخته و توانمند سینمایی ایران مورد نقد و بررسی قرار گرفته است. شاید به این دلیل که این فیلم بیش از سایر آثار بیضایی با مردم ارتباط برقرار کرده است. تهیه کننده فیلم هم کانون پرورش فکری کودکان بوده است و با توجه به اینکه بیضایی یک بار در جایی گفته بود که به دوران کودکی به خاطر کودکی نکردن مدیون است می شود نتیجه گرفت که فیلم بیضایی در ستایش معصومیت کودکان بوده است.
3.سوته دلان (علی حاتمی) 

آثار علی حاتمی در سینمای کلاسیک ایران در حیطه جداگانه جای می گیرد. یعنی می شود تمام فیلم های او را جدا از زمانه خود بررسی کرد. لحن تغزلی او و نگاه ویژه اش به طراحی صحنه های رنگارنگ و دیالوگ هایی با نثر فاخر و ادیبانه او را یک فیلمساز خاص جلوه می دهد اما شاید نزدیک ترین اثر او به زمانه ای که در آن زندگی می کرد همین فیلم سوته دلان باشد. استناد روایت او به سنت ها فرهنگ اصیل ایران در سوته دلان نیز همچنان وجود دارد اما شرایط اجتماعی در این فیلم حضوری پررنگ دارد. حتی خاص بودن قهرمان فیلم با نام مجید دو کله که به واقع یک شخصیت شیرین عقل است ماجرای او را چندان از وضعیت روز در سال 56 جدا نمی کند. پدر همین شخصیت که کاسبی خوش نام و معتبر است گرفتار برخی از کارهای مجید می شود. مجید که عقل سالمی ندارد مرتب از دختران محله خواستگاری می کند و طبعا به خاطر وضعیتش به نتیجه ای نمی رسد. به همین خاطر وضعیت روحی او وخیم تر از قبل می شود. او را برای درمان به امامزاده می برند و در بازگشت او به دختر دیگری دل می بازد. این امر باعث می شود که سرانجام او را به عقد زنی در آورند اما پدر مجید با این وصلت موافق نیست. حاتمی شخصیت مجید را با یک معصومیت بی مانند تصویر کرده است که در نهایت سادگی او سبب می شود که لطمه بیشتری از محیط اجتماعی خود دریافت کند. به واقع در فیلم علی حاتمی با فضایی مواجه می شویم که برای افراد آسیب پذیر و ساده ای چون مجید جایی وجود ندارد و دروان پاکی و معصومیت در جهانی که علی حاتمی تصویر می کند به پایان رسیده است. 


4.درباره الی... (اصغر فرهادی)



وقتی که فیلمی در سال 88 اکران می شود و به فهرست برترین آثار سینما راه می یابد باید اثری به یادماندنی و خارق العاده باشد. اصغر فرهادی کارگردانی بسیار خوش فکر و توانمند است، فیلمنامه آثارش را خودش می نویسد، بهترین بازی ممکن را از بازیگرانش می گیرد و در نهایت اکثر اثارش را می توان حتی یک ضیافت بصری وهنری ارزیابی کرد. بعد از چهارشنبه سوری که نشان می داد کارگردانی او به یک پختگی قابل توجه و حیرت انگیز رسیده است، درباره الی یک شگفتی تمام عیار بود که در جشنواره های خارجی و در نوشته های منتقدان معتبر غربی هم مورد ستایش و تقدیر قرار گرفت. بعد از موج آثار فیلمسازانی نظیر مخملباف و پناهی حضور فیلمسازی همچون فرهادی یک امتیاز برای سینمای ایران است. او نمی خواهد روشنفکر و یا سیاسی جلوه کند، تنها شخصیت می سازد، داستانش را روایت می کند و خلاقیت های بصری اش را به رخ می کشد. درباره الی در میان اثار او یک اثرسینمایی کامل است که شخصیت پردازی بی نظیر و روایتی قدرتمند دارد. داستان درباره شخصیتی است که همراه گروهی از دوستان نه چندان صمیمی اش به سفر شمال می رود. در این سفر قرار است او با یکی از مردان گروه سفر آشنا شود در حالی که بعدا مشخص می شود که او نامزد داشته است. فیلم دروغگویی های بی دلیل و پنهانکاری های مضحک شخصیت ها را کنار هم قرار می دهد و در نهایت همه چیز به یک حادثه ناگوار ختم می شود. هر یک از افراد فیلم می توانستند به گونه ای عمل کنند تا این حادثه رخ ندهد اما در نهایت همه چیز به سمتی پیش می رود که مشکلات بغرنج تر و پیچیده تر شود. درباره الی بیش از هرچیز درباره قضاوت است و دغدغه کشف حقیقت، چیزی که در بی تفاوتی و بی خیالی این روزهای جامعه ما به یک کیمیا بدل شده است!
5.هامون (داریوش مهرجویی)
هامون جدا از اینکه نام شخصیت اصلی این فیلم است نام خود فیلم و نام دریاچه ای است که خشک شده است. این معنای استعاری در کل فیلم و در روح و فکر شخصیت اصلی آن نیز جای گرفته است. مرد جوان روشنفکری که تلاش هایش در تمامی عرصه های زندگی بی سرانجام است همچون بیابان و زمینی لم یزرع عذاب می کشد و در عطش است. اما عطش او از جنس تصاحب پول و عنوان اجتماعی نیست. او تشنه حقیقت و عشق است و جستجوی خود را از عرصه نقاشی و مطالعه و تفکر به واقعیت می کشاند. کاری که عذاب او را در فضای یک جامعه دلمرده و غریب بیشتر می کند. فیلم به لحاظ بصری هم ساختاری پیچیده دارد و پر شده از انبوه فلاش بک هایی که در زمان های مختلف فیلم از وضعیت حال حمید هامون رمز گشایی می کند. جدا از این تصاویری فانتزی و خیال انگیز هم در فیلم دیده می شود که ربط معنایی چندانی با واقعیت روزمده هامون ندارد اما راهگشاست برای درک آشفتگی های روحی شخصیت اصلی که درگیر اختلاف با همسرش شده است. او همسرش را دوست دارد اما همسرش در تلاش است که از او جدا شود. فلاش بک ها نشان می دهد که هامون در حد توانش تلاش کرده که رابطه زناشویی شان خراب نشود اما توقعات شخصیت مهشید بیش از توان مردی است که درگیر دغدغه های فکری و اندیشه های متعالی است. به واقع می شود گفت که این دو خشصیت ربط چندانی به هم ندارند اما تنهایی هامون بدون همسرش بسیار عمیق تر از پیش می شود. مهرجویی با فیلم هامون تبدیل به کارگردانی مدعی می شود که تماشاکران جدی سینما باید همیشه منتظر فیلم بعدی اش بمانند.

6.تنگنا (امیر نادری)
تنگنا فیلمی است درباره اراده انسان اما بیشتر درباره محدودیت هایش نه درباره شکوه و عظمت و قدرت سازندگی آن. فیلم تصویر تمام عیاری از جامعه خودش در سال 52 است و بر پایه یک ریتم بصری استوار و سنجیده داستان خود را به تصویر می کشد. فیلم کاملا واقع گرا اما تلخ است و همان وطر که از نامش پیداست کاری می کند که مخاطب یک تنگنا واقعی را با تمام حواس و ادراکش لمس کند. فیلم با یک سالن بیلیارد و بازی شخصیت اولش آغاز می شود که وضعیتی غریب و ملتهب دارد. نام او علی خوشدست است که هم در بازی بیلیارد این خوش دستی را به نمایش می گذارد و هم در استفاده از چاقو! او البته یک چاقو کش نیست اما در یک حادثه ای مجبور به استفاده از چاقو می شود. مشکل اصلی او مشکل جامعه با اوست. جامعه ای که اعضایش منتظر فرصتند تا به او نارو بزنند. علی خوشدست شخصیتی است انباشته از رنج و درد که هیچ کس حاضر نیست او را یاری کند به جز زنی به نام اشرف که او هم با مشکلات فراوان زندگی خودش دست به گریبان است. فیلم البته نکات به یاد ماندنی دیگری هم دارد که آن را به اثری برجسته از هر لحاظ بدل می کند. از جمله موسیقی تاثیرگذار و هماهنگ با فضای فیلم از اسفندیار منفرد زاده و صدای فریدون فروغی که حس وحال معترض و یاغی به کاراکتر اصلی فیلم می بخشد. امیر نادری نه تنها یک فیلم برگزیده را به آثار تاریخ سینما اضافه کرده که حتی کی شخصیت رویایی هم خلق کرده است که پس از این فیلم به یک شمایل نمونه برای بازیگر آن یعنی سعید راد بدل می شود. 
7.گاو ( داریوش مهرجویی)
دومین اثر مهرجویی در فهرست فیلم های برگزیده از موفق ترین اقتباس های ادبی در تاریخ سینمای ایران است. گاو بر اساس داستان عزاداران بیل از غلامحسین ساعدی ساخته شده و فضایی را خلق می کند که بسیار به احساس و باورهای شکل گرفته از متن داستان وفادار است.  فیلم گاو مجوز اکران نداشت . در سال 48 در میان آثار اصطلاحا توقیف شده جای گرفت تا اینکه بنا شد جمله ای با این مضمون به ابتدای فیلم اضافه شود که اینجا ایران نیست و جایی دور افتاده در چهل سال پیش است. حاکمیت وقت آن میزان از فقر و فاقه حاکم بر روستای فیلم را نمی توانست تحمل کند اما همین سانسور سبب شد که تاثیر در فیلم در جامعه بیشتر شود و در نهایت آنچه حاکمیت تلاش می کرد غیرواقعی اش بخواند از سوی مردم علاقه مند به سینما عین واقعیت تلقی شود. گاو بارها از تلویزیون پخش شده است و ماجرایی کاملا آشنا برای مخاطب ایرانی دارد. ماجرای مردی که همه زندگی اش یک گاو بود و در نهایت پس از مرگ گاوش، هیاتی شبیه به گاو به خود می گیرد. مردم دهکده تلاش می کنند که او را از این وضعیت خارج کنند اما به نتیجه رضایت بخش نمی رسند. حتی وقتی با او حرف می زنند او پاسخ می دهد که مش حسن نیست بلکه گاو مش حسن است! گاو به فیلمی جریان ساز در سینمای ایران بدل شد آنقدر که برخی از آن به عنوان پدر سینمای معنوی ایران یاد می کنند. موج فعلی آثار معناگرایی که مدتی است درباره آن حرف وحدیث فراون شنیده ایم قرار بوده شبیه به فیلم هایی نظیر گاو باشد که البته واضح است که تفاوتی فاحش از این آثار تا فیلم گاو به چشم می خورد. 
8. ناخدا خورشید (ناصر تقوایی)
ناخدا خورشید کامل ترین اثر کارگردان کهنه کار و مجرب سینمای ایران است که آثار با ارزش متعددی را به سینمای ایران معرفی کرده است. ساخت این فیلم با امکاناتی که در سال 66 موجود بوده بسیار دشوار و طاقت فرسا بود اما تقوایی به بهترین شکل ممکن از پس آن برآمده است. ساخت فیلم در دریای جنوب و روی عرشه کشتی از یک سو و خلق شخصیت های مستحکم به لحاظ داستانی و روایتی هوشمندانه از سوی دیگر ناخدا خورشید را همواره در رده بهترین آثار سینمای ایران جای داده است. داریوش ارجمند در نقش ناخدا خورشید یکی از بهترین نقش آفرینی های ممکن در عمر هنری خود را ارایه کرده است. همچنین نباید کاراکتر دکتر را با نقش آفرینی تاثیر گذار و قدرتمند علی نصریان از یاد برد. اینکه گفته می شود این فیلم اقتباسی از داستان داشتن و نداشتن ارنست همینگوی است چیزی از ارزش های داستانی آن کم نمی کند. چرا که فیلم علاقه کارگردان به زادبوم و ریشه های جنوبی اش و همچنین علاقه اش به ساخت آثار مستند را نیز آشکار می کند. کاراکتر ناخدا به عنوان شخصیت اصلی این فیلم حضور نافذ و موثر در اکثر دقایق آن دارد. مشکلات او در اداره کشتی اش هرگز به سادگی حل نمی شود اما آنچه از فیلم می بینیم نشان می دهد که لنج ناخدا همواره روی آب می ماند. روایت تقوایی از ناخدا خورشید روایت مقاومت و اراده انسان است که حتی نمونه های بازنده آن هم هنوز نشانی از فتح و ظفرمندی در چهره و رفتارشان دارند.
9. ناصرالدین شاه آکتور سینما (محسن مخملباف)
ماجرای دسترسی یک شاه قجری به ابزار و ادوات سینمایی جدا از امکانات کمدی فراوانش موقعیت های دیگری را هم خلق می کند که می تواند بسیار به شناخت شرایط تاریخی و فرهنگی ما کمک کند. ناصرالدین شاه آکتور سینما از این لحاظ یک اثر یگانه است که هم ارجاعات تاریخی قابل بحث دارد، هم لحظات مفرح فراوان و هم حتی دریافت هایی از ضعف های فرهنگی موجود که نشانه های آنها حتی هنوز هم به چشم می خورد. فیلم موفق محسن مخملباف از این لحاظ در تعریف واقعی واژه طنز هم مصداق می یابد آنقدر که اگر بخواهیم از آثار طنز سینمای ایران نام ببریم بدون شک ناصرالدین شاه آکتور سینما در جایگاه اول و بدون رقیب می ایستد و شاید در رتبه بعد بتوان از مجموعه دایی جان ناپلئون ناصر تقوایی هم نام برد. بازیگران فیلم همگی از بهترین نمونه های نقش آفرینی خود را ارایه می دهند اکبر عبدی در نقش ناصرالدین شاه، انتظامی در نقش مظفرالدین شاه، فاطمه معتمد آریا در نقش گلنار و همچنین محمد علی کشاورز در نقش ناصح شهر همگی از مهمترین ارکان موفقیت این فیلم به حساب می آیند. در فیلم ناصرالدین شاه برای اولین بار علاقه به سینما را در پدرش کشف می کند که از واژه سینماتوغراف حرف می زند! سپس خود او دربار و حرمسرایش را به صحنه های برای آثار خود تبدیل می کند. آثاری که قرار است هم دربار را به مضحکه تبدیل کند و اسباب تفریح و شادی شاه را فراهم کرده باشد. واضح است که در تمام این دقایق امور مملکتی معلق میان زمین آسمان مانده است تا شاه از لذت های و کشفیاتش بازنماند!
10. آرامش در حضور دیگران (ناصرتقوایی)
دومین اثر برجسته و مشهور تقوایی در این فهرست که اولی نساخته سینمایی اوست نیز یک اقتباس موفق ادبی است از مجموعه داستان های واهمه های بی نام و نشان نوشته غلامحسین ساعدی.  فیلم در سال 79 ساخته شده ومدت چهار سال توقیف بود و بعد از حذف چند صحنه اکرانی کوتاه مدت را تجربه کرد و سپس دوبار به محاق توقیف افتاد. شخصیت اول فیلم یک سرهنگ بازنشسته است که پس از ازدواج مجددش می خواهد با دخترانش در یک آپارتمان زندگی کند. اما در سالهای که او در شهرستان زندگی می کرد روش زندگی دخترانش هم تغییر می کند. او وقتی با این وضع تازه مواجه می شود خیلی از رفتارهای دخترانش را نمی پذیرد اما در نهایت در اصل ماجرا تغییری ایجاد نمی شود. فیلم تقابل سنت و جامعه تازه مدرن شده را به تصویر می کشد که آزادی مورد نظر برخی از اعضایش خارج از عرف و قواعد اخلاقی به نظر می رسد. اختلاف عقیده شخصیت سرهنگ با دخترانش در نهایت او را به مرز جنون می رسند و همسرش ناچار می شود با او به آسایشگاه روانی برود تا بتواند از او پرستاری کند. یکی از دخترهای سرهنگ دست به خودکشی می زند و دیگری به ازدواجی ناخواسته و تحمیلی تن می دهد. فیلم آرامش در حضور دیگران ماجرای از هم پاشیدن اخلاقی و روحی یک خانواده  را روایت می کند. فیلم برگزیده تقوایی یک تلاش شجاعانه و بسیار خلاقانه است که تاریک و تباهی موجود در طبقه متوسط جامعه ایرانی را در آن زمان به زیبا ترین شکل ممکن به نمایش گذاشته است. هرچند که این زیبایی در نمایش زشتی خلاصه شود باز هم چیزی از ارزش های این اثر کم نمی کند.                           

منبع : سالنامه پارسوما، سینمابوک 

 

مطالب مرتبط:

فیلم و سینما 

Viewing all 408 articles
Browse latest View live


<script src="https://jsc.adskeeper.com/r/s/rssing.com.1596347.js" async> </script>